بیان مباحث مدیریت بصورت خلاصه اما کاربردی برای همه






جستجو مثلا: تکنیک های متقاعد سازی مشتری

۴۵۴ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

شنبه, ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، ۰۱:۰۵ ب.ظ دایره المعارف مدیریت
خلاصه کاربردی مدیریت برند

خلاصه کاربردی مدیریت برند

خلاصه کاربردی مدیریت برند

مدیریت برند یکی از مباحثی است که از دیرباز مورد توجه جوامع بوده است. شاید اولین تلاشها در جهت برندسازی را باید به داغگذاری حیوانات اهلی در حدود 4000 سال قبل از میلاد در مصر نسبت داد که تا امروز ادامه داشته است. با بروز انقلاب صنعتی و ترویج مصرف گرایی، برند و مدیریت آن وارد مرحله جدیدی شد و اولین تلاشهای علمی و ساختارمند در این زمینه را می توان به اواسط دهه هشتاد میلادی نسبت داد. مدیریت برند و برندسازی بخشی جدایی ناپذیر از تلاشهای بازاریابی است که در جوامع کنونی اهمیت ویژه ای یافته و هر کسب و کاری قصد دارد برند خود را به مشتریان خود بشناساند بنابراین در این گفتار سعی بر آن است که دستورالعمل های اجرایی مدیریت برند به صورت مختصر و کاربردی به علاقمندان این حوزه ارائه گردد. همانند سایر گفتارهای ارائه شده، اینجا نیز سعی بر آن است که از بیان مباحث تئوریک تا جای ممکن اجتناب شده (مگر اینکه برای درک مبحث لازم باشد) و به جنبه های کاربردی آن پرداخته شود.

در پایان امید است این مجموعه مقالات که هرکدام با بهره گیری و خلاصه نویسی صدها مقاله و نظریات مختلف گردآوری شده است، بتواند به شما کمک کند تا بتوانید مدیریت برند را در سازمان خود انجام داده و به بهترین شکل پیاده سازی کنید.

سرفصل های پرکاربرد برند

مهمترین سرفصل های مدیریت برند که در ادامه بیان شده اند، به شما کمک می کند که دیدگاه جامعی از موضوعات کسب نموده و از آن در کسب و کار خود بهره ببرید. همچنین لازم به ذکر است، بسیاری از مباحث مرتبط با مطالعات بازار و بازاریابی ذیل مباحث مدیریت تحقیق و توسعه بیان شده اند که مطالعه آنها برای درک هرچه بهتر این گفتار لازم است.

  1. تعریف برند
  2. نام تجاری
  3. مدیریت برند
  4. استراتژی های برندسازی
  5. هویت برند
  6. شخصیت برند
  7. پیاده سازی برند
  8. برندسازی احساسی
  9. علامت تجاری یا Trademark
  10. ارزش ویژه برند
  11. معماری برند
  12. برندسازی شرکتی
  13. برند کارفرمایی
  14. آگاهی از برند یا Brand Awareness
  15. توسعه برند
  16. نظریه دسته بندی
  17. سفیر برند
  18. ری برندینگ
  19. شعار برند
  20. زبان برند
  21. زبان بصری برند
  22. سند هویت بصری برند
  23. وفاداری به برند
  24. پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی
  25. برندسازی ملی
  26. برندسازی مذهبی
  27. برندسازی مشترک یا مشارکت برند
  28. جوامع برندی یا برند کامیونیتی
  29. برند لایف استایل
  30. روابط برند
  31. ارتباطات برند
  32. حفاظت از برند
  33. ارزش گذاری برند
  34. برند مهاجم
۱۸ خرداد ۰۴ ، ۱۳:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

تعریف برند

تعریف برند

برند شامل یک طرح، نماد، اصطلاح، یا هر جزء دیگری است که یک فروشنده را از سایر فروشندگان متمایز کند. وجود برندی که شناخته شده باشد برای تبلیغات و بازاریابی مفید است و به صورت مستقیم بر فروش و سود تاثیر دارد زیرا باعث هدایت مشتریان به سمت یک تامین کننده و یا فروشنده خاص می شود. باید دقت شود که برند با نام تجاری تفاوت دارد زیرا نام تجاری در اشاره به یک شرکت است اما برند یادآور بسیاری از خصوصیات یک تامین کننده است. برای مثال، ممکن است یک رایحه باعث یادآوری یک فروشنده برای مشتری شود پس برند شامل خصیصه های بسیار بیشتری نسبت به یک نام تجاری است. به نظر می رسد که اولین برندهای تاریخ شامل داغ گذاری حیوانات اهلی مانند گاو باشد که در حدود 6000 سال پیش انجام می شده است. در دوران مدرن، کاربرد برند گسترش یافته و شامل مجموعه ای از تلاشهای بازاریابی می شود تا باعث تمایز یک شرکت نسبت به رقبا شده و برای مدت طولانی تری در ذهن مشتریان تثبیت گردد.

عناصر برند

هر برند معمولا از عنصر متنوعی تشکیل شده که به مشتریان کمک می کند راحت تر آنرا شناسایی کنند. این عناصر شامل موارد زیر است:

  • نام برند: کلمه یا کلماتی که برای برند انتخاب شده و باید معرف اهداف برند باشد مثلا «کاوه» برای گاوصندوق که یادآور کاوه آهنگر است.
  • لوگو: همان علامت تجاری بصری است که باید قابل شناسایی برای مشتریان بوده و مرتبط با زمینه فعالیت برند باشد. طراحی لوگو دارای استانداردهای خاص خود در زمینه طراحی و گرافیک است اما مهمترین مولفه های آن شامل موارد زیر است:
    • با رنگ برند مرتبط باشد.
    • حتی الامکان طراحی ساده ای داشته باشد به نحوی که بتوان با دست کشید.
    • مرتبط با صنعت باشد.
    • اگر از قدیم وجود داشته است، بهتر است تغییر اساسی داده نشود.
    • قابل تمایز چشمگیر از رقبا باشد.
  • شعار برند: شعار برند نیز دارای مولفه های زیر است:
    • تا جای ممکن ساده باشد و نیاز به تفکر جدی توسط مشتری نداشته باشد.
    • به یادآوری آن آسان باشد.
    • نمایانگر اهداف برند یا محصول باشد (چه نیازی از مشتری را رفع می کند؟)
    • تمایز از رقبا باشد.
    • آرزوها یا خواسته های مشتری را تداعی کند.
  • عناصر گرافیکی: مهم است که تمام طرح های گرافیکی برند دارای پیوستگی باشند و توسط مشتری تشخیص داده شوند.
  • عناصر بصری محصول: محصولات برند باید همگی دارای یک استاندارد طراحی از نظر ظاهر باشند مثلا جلوپنجره BMW
  • رنگ ها: تمام عناصر بصری باید به وسیله رنگ استاندارد و مصوب طراحی شوند.
  • آهنگ: هر برند باید در تبلیغات خود از یک آهنگ بسیار ساده که از نت های محدودی ساخته شده است تشکیل شود.
  • رایحه: برای برندهایی که با حس بویایی در ارتباط هستند، وجود یک بوی یکپارچه لازم است مثلا صنعت مواد شوینده.
  • طعم: این استاندارد برای صنایع خوراکی فرض می شود.
  • کارکرد: برخی کارکردهای محصول می تواند ویژه ی برند باشد مثلا ثبت شده است که لامبورگینی به سمت بالا باز شوند.

بر اساس نظریات: های، فاهی، آکر، کلر، استارچویچ، هرینگ، ونگرو، ماران، فاکس، هارتلی، ویلموت، دانل، بنسون

۱۸ خرداد ۰۴ ، ۱۲:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

نام تجاری

نام تجاری

نام تجاری بخشی از یک برند است که با عبارات، علایم، نمادها، طرح ها و یا ترکیبی از این اجزا پدید می آید و وظیفه دارد که اولا بیانگر خدمات یا محصولات باشد و ثانیا آن محصول را از سایر محصولات مشابه در بازار متمایز کند. توجه شود در بازار کنونی که استفاده از برندها و نام تجاری به صورت انفجاری گسترش یافته است، باید از نامهای تجاری پیچیده پرهیز شود طوری که مشتری با یک نگاه متوجه منظور نام تجاری گردد.

انواع نامهای تجاری:

  1. نام اختصاری: مانند IBM یا AMD یا صاایران (صنایع الکترونیک ایران).
  2. نام توصیفی: که مزیت عملکرد یک محصول را توصیف می کنند مانند «هوش افزا» برای یک بازی فکری.
  3. نام قافیه دار: که صرفا برای زیبایی حین گفتن طراحی می شوند مانند «کیت کت».
  4. نام خاطره انگیز: مثلا «رستوران شبهای کارون».
  5. نام کاملا خلاقانه: که اشاره به هیچ چیزی ندارند اما نو هستند مثلا «کتابهای کلاغ سپید».
  6. کلمه خارجی: مانند «سامسونگ» یا «پاناسونیک».
  7. نام بنیانگذاران: مثلا «کیک معینی پور» یا «رستوران نایب».
  8. مکان جغرافیایی: مثلا «ابزارآلات سبلان» یا «رستوران دماوند».
  9. نام اسطوره ای: مثلا «گاوصندوق کاوه» یا «زورخانه امام علی».
  10. نام بامزه: که ممکن است حتی احمقانه به نظر برسند مثلا «طباخی بره ناقلا» یا «ساندویچ فری کثیف».
  11. ترکیب چند واژه: مثلا مایکروسافت که ترکیب MicroComputer و SoftWare است.

بر اساس نظریات: کوهلی، لابان

۱۸ خرداد ۰۴ ، ۱۲:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

مدیریت برند

مدیریت برند

مدیریت برند فرایندی است که بر ارتباط برند با بازار هدف در زمینه های ملموس (قابل دیدن) و ناملموس (احساسات و تجربیات) به منظور ایجاد تمایز در بین سایر برندها و ایجاد وفاداری با برآورده کردن انتظارات مشتریان نظارت دارد که از طریق مجموعه ای از ابزارها و تکنیک های بازاریابی فراهم می شود و هدف آن افزایش اعتبار برند (ارزش ویژه برند) است. اصلی ترین مفاهیم در مدیریت برند شامل موارد زیر است:

  1. نگرش به برند: آنچه که یک مشتری از برند و ارزش ادراک شده ی آن در ذهن خود دارد.
  2. تداعیات برند: دانشی فردی است که مصرف کننده از برند دارد و شامل شخصیت برند، و برتری های برند نسبت به دیگر برندها می شود که در کل به آن دانش مشتری از برند نیز گفته می شود.
  3. آگاهی از برند: شامل قابلیت تشخیص برند، و یادآوری برند توسط مشتری است و اینگونه سنجیده می شود که مشتری با دیدن لوگو، شعار، طرح رنگ، و سایر عناصر بصری برند، چقدر احتمال دارد که بدون دیدن نام شرکت، آنرا به یاد بیاورد.
  4. همکاری های برند: به همکاری های کوتاه مدت یا بلندمدت بین برندها در جهت کسب سهم از بازار هدف گفته می شود.
  5. ارزش ویژه برند: به بیان خلاصه یعنی برند چقدر می تواند ارزش مالی خلق کند و مشتریان تا چه حد حاضر هستند صرفا برای به دست آوردن یک محصول با برندی خاص نسبت به محصولات بدون برند در شرایط برابر هزینه کنند.
  6. تصویر برند: آن نمایه ای است که یک شرکت قصد دارد از خود به مشتریان ارائه کند.
  7. وفاداری به برند: یعنی مشتریان تا چه حد حاضر هستند در یک بازار رقابتی، صرفا به دلیل وجود یک برند از آن خرید مکرر کنند.
  8. شخصیت برند: در برندسازی باید برند را مانند یک انسان واقعی فرض کرد و برای آن مولفه های شخصیتی قائل شد. بسیار مهم است که شخصیت برند، به مولفه های شخصیتی مشتریان هدف نزدیک باشد تا روابط قوی شکل بگیرد در غیر اینصورت باید شخصیت برند اصلاح شود.
  9. ترجیح برند: یعنی مشتریان در بازار رقابتی تا چه حد احتمال دارد که برند ما را انتخاب کنند.
  10. اعتماد به برند: برای 81% از مشتریان مهم است که برند به آنها دروغ نگوید و یا کیفیتی که وعده داده را محقق کند. اعتماد به برند در جذ مشتریان و حفظ آنها بسیار تاثیرگذار است.
  11. جهت گیری برند: با توجه به اینکه به دلیل رقابت شدید، چرخه عمر محصولات و برندها کوتاه شده است، مدیران برند سعی می کنند پیشرفت برنامه های حفظ و گسترش برند را بر اساس یک برنامه جهت گیری شده و منظم پیگیری کنند. به این کار جهت گیری برند گفته می شود که البته وابسته به وجود برنامه اجرایی برند است.
  12. رشد ویروسی: وقتی مشتریان از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی به بیان نظر خود در مورد برند می پردازند، باعث دیده شدن برند می شوند که به آن رشد ویروسی می گویند. مدیران برند باید سعی شکنند که آنرا تقویت کنند زیرا هزینه ای برای شرکت ندارد و مانند تبلیغات دهان به دهان است.

مدیر ارشد برند

شخصی است که وظیفه دارد پارامترهای فوق را زیر نظر داشته و تمام بخشهای اجرایی شرکت را اعم از تولید، فناوری اطلاعات، ارتباطات سازمانی، روابط عمومی، حقوقی، منابع انسانی، امور مالی و... را در جهت برندسازی و حفظ برند سامان دهی و کنترل کند. معمولا مدیران برند مستقیما زیر نظر مدیرعامل هستند و در اقدامات سازمانی مانند تسهیل استراتژی، تبلیغات، فروش و بازاریابی، هماهنگی مدیران، قیمت گذاری، تحقیقات بازار، و... در چهارچوب برند نقش ایفا می کنند. مهمترین وظیفه مدیر برند، بهبود وفاداری مشتری و طراحی تجربه کاربری لذت بخش برای مشتریان است.

بر اساس نظریات: هیسلوپ، کاپفرر، کلر، بوان، ونگرو، توید، اکهارت، بنگتسون، مور، رید، بریکوی، کانو

۱۸ خرداد ۰۴ ، ۱۲:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

استراتژی های برندسازی

استراتژی های برندسازی

آنچه که در این بخش بیان می گردد به صورت خلاصه در مورد مفاهیم و استراتژی های برندسازی است که اکثر آنها به صورت تفصیلی نیز بیان شده اند اما در اینجا صرفا به صورت اختصاری و جهت یادگیری مفاهیم عمومی بیان می گردند. استراتژی های برندسازی شامل بخشهایی است که در ساخت و حفظ برند حائز اهمیت بوده و به شرح زیر است:

  1. نام برند: معمولا نام برند در طول برندسازی ثابت است مگر در شرایطی که استراتژی های برندسازی تغییر جدی کرده باشد. تغییر نام برند معمولا در زمانی رخ می دهد که مالکیت شرکت تغییر کند، و یا نام تجاری فعلی دارای تصویر منفی در بین مشتریان باشد.
  2. برندسازی اختصاصی: گاهی لازم است برای هر محصولی که در خط تولید است، یک برند جداگانه فرض شود. مثلا برند «شیرین عسل» برای یکی از انواع شکلات هایی که تولید می کند از برند «هیس» استفاده می کند. این شکل برندسازی برای بازارهایی مناسب است که مزیت رقابتی پایین باشد.
  3. برندسازی چند محصولی: وقتی که یک شرکت برای دسته ای از محصولات خود از یک برند استفاده کند، به این کار برندسازی چند محصولی گفته می شود. مثلا شرکت اپل برای تمام موبایل هایی که تولید می کند از برند آیفون استفاده می کند.
  4. برندسازی مشترک: در برندسازی مشترک، چند برند سعی می کنند با استفاده از توانایی هایی که دارند، نیازهای مشتریان را در یک برند جدید رفع نمایند. برای مثال، سونی که تولیدکننده لوازم الکتریکی است و اریکسون که تولیدکننده تجهیزات مخابراتی است، برند سونی- اریکسون را تشکیل می دهند.
  5. استراتژی چند برندی: وقتی که یک شرکت بخواهد در چندین بازار که ارتباطی به یکدیگر ندارند ورود کند، از استراتژی چند برندی استفاده  می کند و با هر برند خود وارد یک بازار می شود. گاهی نیز ممکن است که یک شرکت بخواهد محصولات خود را با کیفیت های مختلف و قیمتهای متفاوت عرضه کند که برای جلوگیری از گیج شدن مشتریان، از برندهای متفاوتی استفاده می کند. توجه شود که استفاده از چند برند باعث افطایش هزینه تبلیغات می شود.
  6. برندسازی خصوصی: وقتی یک مجموعه فروشگاه بخواهند محصولات متنوعی را با برندهای تحت مالکیت خود عرضه کنند، از این استراتژی استفاده می شود. مثلا فرض کنید که فروشگاه های افق کوروش بخواهند دستمال کاغذی عرضه کنند اما از برندهایی که تحت مالکیت خودشان است برای تولید و عرضه دستمال کاغذی بهره گیرند. این کار باعث افزایش قابل توجه سود در فروش آن برد می شود زیرا این برند دستمال کاغذی رقیبی در فروشگاه های افق کوروش ندارد.
  7. برندسازی ترکیبی: ممکن است شرکتها تصمیم بگیرند از ترکیبی از روشهای برندسازی استفاده کنند.
  8. برندسازی نگرشی یا نمادین: برخی برندها تاثیر مستقیم بر هویت مشتریان خود دارند و بخشی از شخصیت مشتریان خود را تشکیل می دهند مانند برند موتورسیکلت هارلی دیویدسون. کسانی که از این برند موتورسیکلت استفاده می کنند، تشکیل یک خرده فرهنگ را داده اند و رفتار و ارزشهای خاص خود را دارند. این موضوع برای برند نیز بسیار مفید است زیرا مشتریان وفادار و ثابت خواهد داشت بنابراین تمام برندها تمایل دارند که به این سطح برسند.
  9. برندسازی «بدون برند»: گاهی برخی برندهای مطرح برای آنکه بتوانند بدون تخریب برند خود وارد بازار کالاهای ارزان قیمت شوند، محصولات با کیفیت و قیمت پایینتر را بدون برند خود به بازار عرضه می کنند. این کار باعث کاهش هزینه تبلیغات نیز می شود.
  10. برندسازی مشتق شده: برخی برندها که در ساخت یک محصول نهایی نقش دارند، برند خود را بر روی محصول نهایی می چسبانند و اینگونه برای خود برندسازی می کنند. مثلا برند اینتل که صرفا پردازنده می سازد، بر روی تمام لپتاپ هایی که با این پردازنده تولید می شود برچسب intel inside را می چسباند و اینگونه برای خود برندسازی می کند درحالیکه آن لپتاپ ساخت برند دیگری است.
  11. برندسازی رسانه های اجتماعی: با رشد شبکه های اجتماعی در سالهای گذشته، هرکدام از استفاده کنندگان از این شبکه ها می توانند برای خود برند شخصی بسازند. این برندسازی بر خلاف روشهای سنتی همراه با شفاف سازی است مثلا خود شما که این متن را می خوانید احتمالا یک صفحه شخصی در یکی از شبکه های اجتماعی دارید و در آن خود را آنگونه که دوست دارید نشان می دهید. درواقع شما با این کار یک برند شخصی ساخته اید.
  12. برندسازی شخصی (پرسونال برندینگ): مشابه روش فوق است با این تفاوت که هدفمندتر بوده و بر اساس استانداردهای برندسازی انجام می شود. فرض کنید که یک شخص بخواهد نام خودش را تبدیل به برند شخصی کند و دیگران با برند او آشنا شوند. در اینجا او سعی می کند با تمام ابزارها مانند سایت، شبکه های اجتماعی، شرکت در همایش ها و... خودش را به دیگران معرفی کند و برای خودش برندسازی کند.
  13. برندسازی با تمرکز بر اشخاص: یکی از روشهای جدید برندسازی است که در آن تمرکز بر ارتباط برند شخصی با فروشگاه ها است. مثلا فرض کنید که یک فروشگاه زنجیره ای بخواهد برای رشد فروش و برند خود با یکی از اینفلوئنسر ها به صورت انحصاری تبلیغ کند. در این زمان، این فروشگاه زنجیره ای یک قرارداد رسمی با اینفلوئنسر مضا می کند تا اینفلوئنسر با سایر فروشگاه ها همکاری برندسازی نکند. مانند همکاری شهر فرش با پژمان جمشیدی.

بر اساس نظریات: اسمیلوویز، گیزلر، فیورد، روی، سرینیواسان، پرینس، گاردن، ریزبوس، کرین، کروز، روئیز، کوئلچ، هاردینگ، دیاز، کراس، شفر، کوئلوین، هیگ، بریج، مورگان، تادنا، آرسل

۱۸ خرداد ۰۴ ، ۱۲:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

هویت برند

هویت برند

به مجموعه ای از مولفه های منحصر به فرد گفته می شود که برند را از سایر رقبا متمایز می کند. این اجزا شامل نام، طرح، لوگو، تصاویر، شعار، چشم انداز، سبک نوشتار، فونت و... است. هویت برند آن دیدگاهی است که شرکت می خواهد مشتری از برند داشته باشد و از طریق نام، علامت تجاری، ارتباطات، عناصر بصری و... به مشتری انتقال داده می شود. این تعریف در تضاد با تصویر برند است زیرا تصویر برند توسط مشتری ادراک و در ذهن او ساخته می شود اما هویت برند توسط مالک برند ایجاد شده و سعی می شود که شکاف بین هویت برند و تصویر برند کاهش یابد. شرکتها باید برنامه هایی برای مطالعات بازار داشته باشند تا تصویر برند را از مشتریان خود استنتاج کرده و متوجه آن شوند و با گذشت زمان و برنامه های برندسازی، آنرا به آچه که می خواهند (یعنی هویت برند) نزدیک کنند. بهتر است که ابتدا آرزوهای مشتریان شناسایی شود و سپس در برندسازی اینگونه القا شود که برند می تواند آرزوهای ایشان را فراهم کند. اجزای هویت برند باید بتوانند پارامترهای زیر را منتقل کنند:

  1. ویژگی های خاص برند که برند سعی دارد با آنها به مشتری معرفی شود مثلا سازگاری با محیط زیست.
  2. مزایای برند نسبت به رقبا که اشاره به مزیت رقابتی دارد و باید توسط مشتری درک شود.
  3. ارزش های برند مثلا ارائه یک سبک زندگی لوکس به مشتریان که باعث جذب مشتریان با همین نگرش می شود.
  4. شخصیت برند یعنی برند را مثل یک انسان فرض کنیم و مشخصه های مختلفی را به آن نسبت دهیم تا جایی که به یک شخصیت کامل برسیم. این باعث می شود که مشتریان بتوانند راحت تر با برند، یک ارتباط انسانی برقرار کنند

جنبه های هویت برند

  1. مولفه های فیزیکی: تمام آنچه که مشتری از برند مشاهده می کند مانند دکور فروشگاه ها، رنگ برند، سربرگ، لوگو و...
  2. شخصیت برند: ینی برند را مانند یک شخص فرض کنیم و مولفه های شخصیتی را به آن نسبت دهیم و این کار تا زمانی ادامه یابد که شخصیت برند تکمیل شود (این مورد به صورت جداگانه در بخش شخصیت برند توضیح داده شده است).
  3. فرهنگ برند: شامل مولفه هایی مانند ارزش ها و اصولی است که برند به آن متعهد است تا مشتریان و کارمندان و سایر ذینفعان از آن اطلاع حاصل کنند.
  4. بازتاب برند: به نتایجی گفته می شود که از تبلیغات کسب می شود و شامل تصویر برند در ذهن مشتریان می شود. مهم است بازتاب برند از طریق مطالعات بازار مشخص شود تا در صورت لزوم اصلاح گردد.
  5. روابط برند: این مورد به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است
  6. تصویر از خود: مهم است که برند بتواند تصویری ارائه دهد تا در آن به آرزوهای مشتریان پاسخ داده و آنها را برآورده کرده باشد. آرزوهای مشتریان از طریق مطالعات بازار کسب می شود.

بر اساس نظریات: کاتلر، آرنولد، تامپسون، پیرسون، موریارتی، فرانزن، آکر، کاپفرر

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

شخصیت برند

شخصیت برند

تعاریف در مورد شخصیت برند فراوان و گاهی متناقض است اما از مجموع آراء اینطور استنباط می شود که: برای هر برند باید شخصیتی مانند یک انسان فرض کرد تا مشتری بتواند آسانتر با آن ارتباط برقرار کرده و آنرا به خاطر بسپارد البته در اکثر موارد، مشتری از تعریفی تحت عنوان شخصیت برند اطلاع ندارد. به بیان ساده تر، شخصیت هر برند را باید به صورت زیر فرض کرد:

  1. ابتدا از طریق جلساتی مانند طوفان فکری یا مطالعات بازار، مشخص می شود که نگاه مشتریان به برند چگونه است. مثلا از مشتری می پرسیم که «اگر برند ما را یک انسان فرض کنید، به نظر شما زن است یا مرد؟». و این سوالات را تا جایی ادامه می دهیم که سایر مولفه ها مانند سن، تحصیلات، وضعیت تاهل، و... تکمیل گردد.
  2. سپس سوالات را بر اساس جنبه های شخصیتی مطرح می کنیم مثلا می پرسیم «اگر برند ما یک انسان باشد، آیا تابع احساس است یا منطق؟» و این سوالات را تا جایی ادامه می دهیم که سایر مولفه های شخصیتی مانند مهربانی، اعتماد، عزت نفس، صداقت، و... تکمیل شود. در این مرحله می توان از مشتری یا کارکنان خواست که خود را به جای برند بگذارند و مثلا در تست MBTI یا DISC شرکت کنند.
  3. حالا نتایج به دست آمده را جمع بندی می کنیم و مثلا به نتیجه می رسیم که «برند ما یک مرد چهل ساله مجرد و اهل مطالعه با تحصیلات کارشناسی ارشد و تیپ شخصیتی INTJ و کهن الگوی حامی است که ...»
  4. در مرحله بعد، تمام موارد فوق را برای مشتریان خود طی می کنیم تا به شناخت شخصیت مشتری خود دست یابیم. توجه شود که باید تمام مشتریان که در یک بازار هدف قرار دارند را در یک شخص خلاصه کنیم مثلا: «مجموع و برآیند مشاریان ما که که محصول جاروبرقی را می خرند، خانم خانه دار 30 ساله متاهل هستند که در طول روز از شبکه های اجتماعی استفاده کرده و مشغول بزرگ کردن فرزندان خود هستند. آنها دارای تیپ شخصیتی ...»
  5. سپس می سنجیم که اگر شخصیت برند ما با شخصیت مشتری دوست شود، آیا این دوستی ادامه خواهد داشت و یا کیفیت این دوستی چگونه خواهد بود مثلا «برند ما که یک آقای 40 ساله مجرد بود اگر با مشتری که یک خانم 30 ساله خانه دار است دوست شود، ممکن است دوستی آنها به مرحله عشق نیز برسد!». توجه شود که اگر در این مرحله با تضاد جدی شخصیتی بین برند با مشتری مواجه شدیم، باید حتما شخصیت برند اصلاح شود. مهم است که مشتری از افکار، احساسات، ادراکات، تصاویر، تجربیات، باورها، نگرش‌ها و سایر خصوصیات برند احساس رضایت کند.
  6. حالا به رفتارهایی که باعث می شود شخصیت برند ما باعث تعمیق ارتباط با مشتری شود توجه کرده و آنها را گسترش می دهیم مثلا «مشتری ما که یک خانم 30 ساله بود، احتمالا خوشحال می شود که یک عطر یا گل هدیه بگیرد پس این هدیه را برای مشتریان در نظر می گیریم».
  7. در تمام مراحل فوق و مراحل بعد از تشخیص شخصیت ها، سعی می شود که رابطه شخصیت برند و شخصیت مشتری تا جایی تقویت شود که برای همیشه در ذهن مشتری ثبت شود. حتی اگر بتوان این رابطه را به سطح عاشقانه رساند، مشتریان ما به وفادار یا حامی تبدیل می شوند.
  8. توجه شود که مشتری نباید از مراحل و عملیات فوق اطلاع داشته باشد.

بر اساس نظریات: آزولای، کاپفرر، لویس، لومبارت، آکر، آگویر، جوسکو، کاتلر، پراید

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

پیاده سازی برند

پیاده سازی برند

یک دستورالعمل در بازاریابی است که بر نمایش فیزیکی و مداوم برند تاکید دارد و بخشی از برندسازی است. در این دستورالعمل، سعی می شود که برند در عناصر زیر و به صورت یکپارچه به نمایش درآید:

  1. تابلوها
  2. یونیفرم ها
  3. کالاهای برنددار
  4. معماری داخلی
  5. غرفه نمایشگاه
  6. طراحی محصول
  7. بسته بندی محصول
  8. فرم ها و نشریات
  9. محتواهای تبلیغاتی
  10. لحن صحبت یکسان در تماسهای صوتی و متنی
  11. وجود استاندارد یکسان در محتواهای ویدیویی
  12. هر نوع ارتباط دیگر برند با اشخاص (مشتری، پرسنل، و...)

در پیاده سازی برند باید توجه شود که تحقیقات کافی انجام شده باشد و دستورالعمل های لازم در قالب برندبوک گردآوری شده باشد تا از پراکندگی و بی نظمی پرهیز شود. در این دستور العمل باید موارد زیر مشخص شده باشد:

  1. تحقیقات کافی انجام شده باشد.
  2. وضعیت فعلی و نیازها به خوبی تحلیل شده باشد.
  3. مشخص شده باشد که اجرای هر بخش چه پیامدهایی دارد.
  4. فرایندها به صورت کامل تعریف شده باشد.
  5. برای اجرای هر بخش از برندبوک یک متولی از ساختار سازمانی مشخص شده باشد.
  6. تمام نقاط تماس مشتری با سازمان را دربر گیرد.
  7. استراتژی های سازمانی و مدیریت برند مشخص شده باشد.

بر اساس نظریات: میسوف، لورنز، لاراتئا، ونس، کوربیشلی

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

برندسازی احساسی

برندسازی احساسی

اصطلاحی است به معنی تاثیر یک برند بر احساسات مصرف کننده و مستقیما به وضعیت عاطفی، نیازها، و آرزوهای مصرف کننده را هدف می گیرد تا او واکنشی احساسی نسبت به برند داشته باشد. برندسازی احساسی وقتی موفق است که در مشتری یک دلبستگی قوی و پایدار ایجاد کند چیزی مانند همراهی یا عشق. مشخص است که برندسازی احساسی باعث رشد و تضمین موفقیت یک برند و فروش می شود. در این مسیر، کسب و کار باید یک هدف هماهنگ و یکپارچه داشته باشد تا بتواند با موفقیت به بازار هدف خود برسد. اصلی ترین دلیل وفاداری مشتریان به برند این است که می خواهند احساس لذتی که قبلا در خلال خرید یا استفاده از محصول تجربه کرده اند را دوباره تکرار کنند. برای برند سازی احساسی، مهم است که به موارد زیر توجه شود:

  1. مشتریان در هیچکدام از مراحل ارتباط با برند نباید احساساتی مانند غم، خشم، سردرگمی، بروکراسی و... را تجربه کنند.
  2. بهتر است مشتریان در رابطه با برند، احساساتی مانند لذت، احترام، غرور، امنیت و... را تجربه کنند.
  3. احساساتی مانند امنیت عاطفی، اطمینان از ارزشمندی، ارضای نفس، خلاقیت، حس قدرت، حس ریشه دار بودن، دوام بالا (جاودانگی)، و سرزندگی باید برای مشتریان فراهم شود. مهم است که شعار برند نیز در جهت همین مولفه ها باشد. مثلا برند نورث فیس از شعار «هرگز کاوش را متوقف نکن» برای مشتریانی که لوازم طبیعت گردی می خرند استفاده می کند.
  4. اگر در تبلیغات از کودک خردسال یا حیوانات خانگی به نحوی جذاب استفاده شود، مشتریان راحت تر پیوند احساسی برقرار می کنند.
  5. رفتار احساسی مصرف کننده عموما وابسته به ناخودآگاه است پس مهم است که با استفاده از تبلیغات گسترده به ناخودآگاه مشتریان نفوذ کنیم.
  6. مهم است که به صورت مستقیم و مستمر از مشتریان نظرسنجی شود تا بدانیم که از چه چیزهایی خوشحال و با چه اتفاقاتی ناراحت می شوند (هرگز نباید به پیش داوری های شخصی رجوع کرد زیرا در اکثر مواقع غلط هستند). سپس با تغییراتی که اعمال می شود، ناراحتی ها را به حداقل و خوشحالی را به حداکثر برسانیم.
  7. ایجاد رابطه عاشقانه با مشتری (مانند لاس زدن و استفاده از تکنیک های شهوت انگیز) باعث عمیق شدن رابطه احساسی برند با مشتری می شود (متاسفانه).
  8. آگاه بودن از تغییرات اجتماعی مانند پدیده هایی مثل فمینیسم، چند نژادی ها، همجنسگرایان و... به شرکتها کمک می کند که بتوانند تصمیماتی در برندسازی و ایجاد رابطه احساسی با مشتری بگیرند. گاهی لازم است که یک برند برای ایجاد رابطه احساسی، خودش را حامی حیوانات بی سرپرست، کودکان کار، بیماران سرطانی و... نشان دهد. (نقش مسئولیت اجتماعی در برندسازی احساسی)
  9. برندها باید همیشه به فکر نوآوری باشند تا بتوانند به حس تخیل مشتریان خود پاسخ دهند. بهترین راه این است که از خود مشتریان بپرسیم که چه تغییری را دوست دارند (مطالعات بازار). همچنین تحقیقات در مورد نوآوری رقبا نیز می تواند مفید باشد.
  10. باید سعی شود که مشتریان در خرید از برند یک خاطره خوب داشته باشند مثلا فضایی برای قهوه خوردن رایگان مشتریان در یک فروشگاه لباس فراهم شود.
  11. مشتریان در هنگام خرید و استفاده از محصولات باید احساس امنیت کنند. وجود گارانتی های معتبر برای محصولات که بی قید و شرط خدمات را ارائه دهند و یا آموزش های رایگان برای استفاده از محصول به همین منظور است.
  12. ارائه محصول با کیفیت قابل اعتماد به تنهایی تضمین کننده ی ایجاد رابطه احساسی مشتری با برند است زیرا حس اعتماد به برند را در مشتری ایجاد می کند. فرایند مدیریت کیفیت در برندسازی احساسی بسیار مهم است و اگر مشتری از یک برند به عنوان «بی کیفیت» یاد کند، تغییر دادن این ذهنیت تقریبا غیر ممکن است.
  13. وجود یک شخصیت برند منسجم و کاریزماتیک به مشتریان کمک می کند تا رابطه احساسی بهتری با برند ایجاد کنند.
  14. فروش محصول را نباید پایان ارتباط مشتری با برند فرض کرد. بسیار مهم است که رابط کاربری و تجربه کاربری برای مشتریان به بهترین و آسان ترین شکل طراحی و اجرا شود تا آنها در استفاده از محصولات و برند مشکلی نداشته باشند.
  15. در برندسازی عاطفی، رابطه برند با مشتریان هرگز پایان نمی یابد و همیشه ادامه دارد (خصوصا بعد از خرید). این به مشتریان کمک می کند که اولا احساس مهم بودن داشته باشند؛ ثانیا از اطلاعاتی که بعد از استفاده کسب می شود، برای اصلاح محصول یا برند استفاده شود.
  16. اگر ارزشهای ادراک شده ی برند برای مشتری را بتوان به موضوعات اجتماعی، فرهنگی، یا اعتقادی ربط داد، مشتری می تواند درک بهتری از شخصیت برند داشته باشد و رابطه احساسی بهتری با برند شکل دهد. مثلا اگر بازار هدف یک کسب و کار شامل افراد مذهبی است، می توان در داخل فروشگاه، سرودهای مذهبی پخش کرد.
  17. اگر برند بتواند در تبلیغات خود، راحتی را به استفاده از محصولات پیوند دهد، احتمالا راحت تر در ذهن مشتریان نقش می بندد. برای مثال، افرادی نشان داده شوند که چون از محصولات برند ما استفاده نمی کنند، در سختی و تقلا هستند. و یا استفاده از یک موسیقی آرامش بخش برای نشان دادن کسانی که از محصول ما استفاده می کنند و در آرامش هستند.

بر اساس نظریات: گوبه، دینگ، تسنگ، پاکارد، گرین، داماسیو، برنایز، لیپکه، پارتیج، گوب، هیث

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

علامت تجاری یا Trademark

علامت تجاری یا Trademark

علامت تجاری نیز مانند نام تجاری وظیفه دارد به مشتریان کمک کند که یک تولیدکننده و محصول آن را نسبت به سایر تولیدکنندگان و محصولات شناسایی کرده و بتوانند بین آنها تمایز قائل شوند لیکن تمرکز اصلی آن بر کیفیت محصولات است. وظیفه علامت تجاری آن است که به هر طریقی که ممکن باشد، هویت یک برند را از سایر شرکتها متمایز کند و در این مسیر می تواند از نقاشی ها، رایحه ها، صداها، نمادها، و اشکال استفاده نماید. برای مثال، شکل بطری های پپسی و کوکاکولا با علایمی که در طراحی هرکدام استفاده شده است، علامت تجاری همان برند فرض می شود که باعث تمایز آن از سایر برندها می گردد. معمولا علایم تجاری به ثبت می رسند تا از تقلب در آنها جلوگیری شود و کنوانسیون های مختلفی برای صیانت از نامهای تجاری وجود دارد. اجزای مهم در علایم تجاری شامل موارد زیر است:

  1. ظاهر تجاری: برای مثال می توان به ظاهر و دکوراسیون رستوران های زنجیره ای اشاره کرد که همگی باید مورد تایید سازمان های بهداشتی باشند و از استانداردهای مشخصی تبعیت می کنند.
  2. علامت جمعی: برای مثال می توان به پرچم ها اشاره نمود که نشان دهنده تولید تمام محصولات در یک کشور هستند. همچنین علایمی مانند یک اتحادیه صنفی که نشان دهد آن محصول توسط یکی از اعضای آن اتحادیه و طبق استانداردهای آن تولید شده است.
  3. علامت گواهی: مانند استاندارد ملی ایران که نشان دهنده کیفیت یک محصول است و یک مجموعه ثالث گواهی می دهد که کیفیت محصول تولید شده مورد تایید است.

توجه شود که نباید علایم تجاری را با اجزای اختصاصی برند مانند اسم یا محصول اشتباه گرفت بلکه علایم تجاری باعث تمایز محصول از منظر قانونی نسبت به کیفیت محصول می شوند. درواقع، ممکن است علایم تجاری از تولیدکننده ای که استانداردها را رعایت نکند سلب شود.

بر اساس نظریات: مان، بلوندن، گوردون، دایموند، ریچاردسون

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

ارزش ویژه برند

ارزش ویژه برند

در بازارهای رقابتی، میزان فروش یک کالا صرفا وابسته به قیمت و سایر مولفه های موجود در آن بازار نیست. ارزش ویژه برند یعنی مشتریان حاضر باشند برای یک کالا، صرفا به دلیل آنکه دارای برند خاصی است وجه بیشتر پرداخت کنند. برای مثال، ممکن است مشتریان برای یک موبایل که از نظر فناوری 400 دلار ارزش دارد، به دلیل آنکه برند آن اپل یا سامسونگ است حاضر باشند 600 دلار پرداخت کنند در حالی که ارزش آن موبایل با همان امکانات ولی با برندی دیگر 400 دلار است. به این مولفه، ارزش ویژه برند گفته می شود و وابسته به سه عامل زیر است:

  1. میزان آگاهی از برند: میزانی که آن برند در سطح جامعه معروف است و جامعه نسبت به آن آشنایی دارد.
  2. نگاه اجتماعی به برند: نگرشی که در جامعه نسبت به آن برند وجود دارد.
  3. دلبستگی به برند: میزانی که خریدار نسبت به آن برند دلبستگی دارد.

محاسبه ارزش ویژه برند بسیار چالش برانگیز است و دیدگاه مورد توافقی درمورد آن وجود ندارد. اکثر متخصصان از عواملی مانند میزان فروش، میزان سود، یا سهم بازار را در محاسبه آن یاد می کنند که البته هیچکدام برای شناخت ارزش ویژه برند دقیق نیست. شاید بهترین و البته خطرناکترین روش برای محاسبه ارزش ویژه برند آن باشد که قیمت را تا جایی که مشتری از خرید کالا منصرف شود افزایش دهیم و آنرا آستانه ارزش ویژه برند فرض کنیم. درواقع بالاترین قیمتی که مشتری همچنان حاضر است برای خرید یک کالا هزینه کند را آستانه ارزش ویژه برند می نامند.

افزایش ارزش ویژه برند

برای افزایش ارزش ویژه برند می توان از روشهای زیر استفاده نمود:

  1. استفاده از ابزارهای تبلیغاتی برای مواجهه بیشتر بازار با برند بوسیله کانالهای ارتباطی متنوع
  2. وجود استمرار در انجام فعالیتهای تبلیغاتی زیرا برندها پس از مدتی فراموش می شوند و نیاز است که به صورت مستمر یادآوری شوند.
  3. عمل به وعده هایی که برند درمورد کیفیت محصول خود ارائه می دهد و بهبود کیفیت محصول به صورت مستمر.
  4. وجود و بهبود یک یا چند مزیت رقابتی ملموس که برند در تلاش برای تامین آن است.

سنجش ارزش ویژه برند

ابتدا می سنجیم که چه تعداد از مشتریان بازار، محصولات ما را می خرند مثلا 15% از مشتریان محصولی که ما تولید کرده ایم را می خرند. سپس می سنجیم محصولاتی که ما فروخته ایم چه میزان از گردش مالی کل بازار بوده است مثلا 17% . حالا مشخص است که ما توانسته ایم 2% از ارزش ریالی بازار را بدون تولید محصول و صرفا با استفاده از ارزش ویژه برند کسب کنیم. درواقع ارزش ویژه برند ما برابر است با 2% از گردش مالی کل بازار. توجه شود که این کحاسبه باید به صورت سالانه انجام شود زیرا هرچه عملکرد یک شرکت در تبلیغات کاهش یا افزایش یابد، ماندگاری برند در ذهن مخاطبان برای ادوار بعدی تغییر خواهد کرد.

بر اساس نظریات: آگراوال، کاماکورا، لین، جاکوبسون، کلر، روی، کورنول، سیمون، سالیوان، برگر، هوانگ، ساریگولو

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

معماری برند

معماری برند

وقتی در یک شرکت و زیرمجموعه های آن چند برند وجود داشته باشد، روابط بین آنها و تاثیرشان بر یکدیگر اهمیت می یابد که به آن معماری برند گفته می شود. در معماری برند سطوح مختلفی برای برندسازی فرض می شود که تمام خانواده ی آن برند را تحت الشعاع قرار می دهد و عموما وابسته به برند مادر است. سه سطح کلیدی برای برندسازی وجود دارد که شامل موارد زیر است:

  1. برند شرکتی، خانواده برندها، یا برند چتری: فرض کنید برندی برای پوشاک با نام «گلچین» وجود دارد. این برند چند زیرمجموعه با نامهای «گلچین پارچه» و «گلچین نخ» و «گلچین دوخت» هم دارد که زیرمجموعه های برند مادر هستند و تقویت هرکدام باعث افزایش ارزش برند اصلی می شود.
  2. برندهای تایید شده و زیربرندها: برندهایی که اعتبار خود را از برند بالادستی می گیرند مثلا فرض کنید که یک شرکت داروسازی اقدام به تولید خمیر دندان با برندی دیگر کند. در اینجا مشتریان به واسطه اعتمادی که به برند داروساز دارند، به برند جدید نیز اعتماد می کنند.
  3. برند منفرد: در زمانی که یک شرکت بخواهد در چندین بازار بی ربط ورود کند، معمولا از برندهای متفاوتی استفاده می کند. این سبک معماری برند باعث افزایش هزینه در برند سازی می شود اما درصورت شکست یک برند، تاثیرات منفی بر سایر برندهای آن شرکت نخواهد داشت.

بر اساس نظریات: آسبرگ، آگلا، موزلک، لمبکین، اولینز

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

برندسازی شرکتی

برندسازی شرکتی

برندسازی در اکثر موارد شامل فرایندهایی است که تمرکز بر فروش محصولات یک شرکت دارند اما برندسازی شرکتی شامل فعالیتهایی است که تداعی کننده هویت و فرهنگ سازمانی، و مواردی اینچنین باشد. شرکتی را فرض کنید که به خوشنامی در فعالیتهای اجتماعی و محیط کاری پویا مشهور است و همین موضوع باعث می شود که بسیاری تمایل داشته باشند در آن کار کنند. همچنین برندسازی شرکتی کمک می کند که ذینفعان بتوانند با حس افتخار به آن شرکت عمل کرده و بهترین عملکرد خود را به اجرا بگذارند. به بیان خلاصه، برندسازی شرکتی یعنی یک شرکت بتواند خوشنامی خود را به همگان ابراز کند تا افراد مختلف تمایل داشته باشند با آن برند ارتباط برقرار کنند. عواملی که باعث رشد برند شرکتی می شود شامل موارد زیر است:

  1. اعلام چشم انداز استراتژیک شرکت به همگان
  2. رفتار و عملکرد شرکت بر اساس قوانین
  3. انجام تعهدات شرکت به ذینفعان و مشتریان در موعد مقرر
  4. اعطای امتیازات بهتر به کارمندان، مشتریان، و سایر ذینفعان نسبت به رقبا
  5. پیاده سازی استراتژی های حفظ و ارتقای مشتری
  6. وجود سیستم آموزش در شرکت و ارائه آموزشهای رایگان
  7. فراهم سازی امکانات برای عموم
  8. انجام مسئولیت های اجتماعی

بر اساس نظریات: بالمر، گریسر، شولتز، هچ، پراتیهاری، فتشرین

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

برند کارفرمایی

برند کارفرمایی

این تعریف به شکل خیلی مستقیم تری نسبت به برند شرکتی مطرح می شود و تفاوت آن با برندسازی شرکتی در آن است که: برندسازی شرکتی شامل تمام ذینفعان بوده و از مشتری تا سهامدار و کارمندان را شامل می شود اما برند کارفرمایی صرفا به حُسن روابط کارفرما با کارمندان می پردازد. در برند کارفرمایی سعی می شود که شرکت به عنوان محل کار ایده آل برای کارکنان معرفی شود تا کارکنان دوست داشته باشند در شرکت کار کنند و یا به خود افتخار کنند که در این شرکت کار می کنند. این کار باعث بهبود روابط در شرکت و سیاست های حفظ پرسنل نیز می شود. در حال حاضر در سطح جهان سایتهایی وجود دارد که کارکنان می توانند تجربه خود را در همکاری با شرکتها بیان کنند و این موضوع بر برند کارفرمایی تاثیر می گذارد. عواملی که می تواند به رش برند کارفرمایی کمک کند شامل موارد زیر است:

  1. وجود نظام پیشنهادات و انتقادات
  2. وجود قوانین واضح و اجرای آنها
  3. پرداخت به موقع حقوق و مزایا
  4. پرداخت حقوق به کارکنان بیشتر از رقبا
  5. وجود امکانات تفریحی در محل کار
  6. ارائه خدمات رفاهی به خانواده کارکنان
  7. پیاده سازی نظام منابع انسانی
  8. فراهم سازی امکان آموزش، رشد، و ارتقا
  9. آسان و کوتاه سازی فرایند استخدام در شرکت
  10. ترغیب کارکنان به تبلیغ برند کارفرمایی در جوامع کوچکتر
  11. پیاده سازی برنامه های حفظ کارکنان
  12. برجسته کردن جنبه هایی از شرکت که باعث تمایز شرکت نسبت به سایر شرکتها می شود
  13. انجام فعالیتهای فوق به صورت مستمر

بر اساس نظریات: مینچینگتون، بارو، امبلر، چینچیلا، بزوس

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

آگاهی از برند یا Brand Awareness

آگاهی از برند یا Brand Awareness

در معنای عام به معنی توانایی مشتریان در تشخیص، به خاطر سپردن و به یاد آوردن ویژگی های تمایز یک برند است و نقش تعیین کننده ای در رفتار مصرف کننده، مدیریت تبلیغات، و مدیریت برند دارد. ایجاد آگاهی از برند گام اصلی در تبلیغ است. دانستن این موضوع لازم است که معمولا مشتریان 3 الی 7 برند در هر دسته بندی محصول را به یاد می آورند و از بین 3 برند برتر و شناخته شده خرید می کنند و با توجه به وفور برندها در بازار کنونی، می توان میزان آگاهی از برند را به عنوان شاخص کلیدی عملکرد رقابتی یک برند دانست. با عنایت به اینکه مشتریان از بین برندهای شناخته شده خرید می کنند، آگاهی از برند یکی از دارایی‌های اصلی برند است. معمولا سطح آگاهی از برند سنجیده می شود و چنانچه از سطح مشخصی پایینتر آمده باشد، برنامه های تبلیغی و ترویجی اجرا شده و تا زمان رسیدن به سطح مطلوب ادامه می یابد. این کار باعث رشد پایدار کسب و کار و افزایش وفاداری برند می گردد. مردم جذب برندهایی می‌شوند که منعکس کننده احساسات، ترجیحات، نگرش‌ها و باورهای آنها باشند. انواع مولفه های آگاهی از برند به شرح زیر است:

  1. یادآوری برند: شامل توانایی مشتریان در به یاد آوردن برند ما در بین سایر برندهای بازار است که نتایج آن از طریق مصاحبه با گروه هدف مشخص می شود.
  2. شناخت برند: ممکن است مشتریان نتوانند برند ما را به یاد آورند اما این پارامتر نشان می دهد که چنانچه برند و مشتری با یکدیگر مواجه شوند، مشتری بتواند برند را از طریق فراخوانی حافظه خود بشناسد.
  3. آگاهی برتر: شرکت ها باید سعی کنند تا برند خود را از طریق ابزارهای تبلیغات به یکی از 3 برند شناخته شده برای مشتریان تبدیل کنند. همچنین تبدیل شدن به گزینه اول در ذهن مشتریان باعث رشد در فروش می شود زیرا معمولا به یاد ماندنی ترین برند را خریداری می شود.

نگرش به برند:

صرفا تبلیغات نمی تواند برای ایجاد تمایل مشتری به خرید کافی باشد زیرا معمولا مشتریان برای تامین نیاز خود تحقیق می کنند که البته باعث رشد آگاهی ایشان در مورد برندهای دیگر نیز می شود. بنابراین لازم است که یک برند بتواند نظر مشتریان قبلی را در زمینه های مختلفی مانند کیفیت، تحویل، حمل و نقل و... را جلب نماید زیرا مشتریان جدید سعی می کنند از تجربیات قبلی نیز استفاده نمایند. این موضوع بسیار مهم است که نگرش بازار و خریداران قبلی نسبت به برند مثبت باشد. همچنین برند اید شرایط ویژه ای رابرای مشتریان فراهم کند (مانند تخفیف، پشتیبانی رایگان، حمل رایگان و...) تا مشتریان در زمان تحقیق، با این موارد نیز مواجه شوند و نگرش به برند باعث رشد فروش گرد.

تسلط برند:

در برخی مواقع ممکن است یک برند تبدیل به معرف همان دسته از محصولات شود مثلا همگان به مایع ظرفشویی بگویند ریکا یا به آبجوی غیر الکلی بگویند دلستر درحالیکه این برندها صرفا یکی از تولیدکنندگان بازار هستند. در این مواقع گفته می شود که یک برند ژنریک شده است. این مسئله یک شمشیر دولبه است زیرا ممکن است مشتری بگوید «دلستر می خواهم» اما فروشنده به او یک آبجوی غیر الکلی با برندی دیگر بدهد. در این شرایط، بازنده اصلی دلستر است زیرا فروشی داشته است.

سنجش آگاهی از برند

برای سنجش آگاهی از برند راهی جز مصاحبه با یک گروه از کاربران وجود ندارد اما این مصاحبه می تواند شامل حالات زیر باشد:

  1. بدون راهنمایی: در مصاحبه خواسته می شود که هر برندی که به خاطر دارند را نام ببرند.
  2. با راهنمایی: مجموعه ای از برندها در اختیار مصاحبه شونده قرار می گیرد و سوال می شود که کدام را به خاطر دارند. این نوع مصاحبه می تواند شامل انواع دیگری از اجزای برند نیز شد مثلا یک بطری نوشابه به مصاحبه شونده نشان داده شود تا مشخص شود که آیا ظاهر بطری کوکاکولا را می شناسند یا خیر.
  3. آزمون تداعی آزاد: از مصاحبه شونده خواسته می شود که عناصر و اجزای یک برند که به خاطر دارد را نام ببرد.
  4. آزمون برجستگی برند: از مصاحبه شونده خواسته می شود که وارد یک مغازه شده و قفسه ها را نگاه کند سپس از او خواسته می شود برندهایی که دیده است را نام ببرد. در این روش باید در قفسه ها  به هر برند جایگاه مشابه و برابر داده شود.

سلسله مراتب آگاهی از برند تا خرید

این مدل که در بازاریابی بیشتر استفاده می شود، کمک می کند که قیف خرید مشتری از مرحله مواجهه با برند تا مرحله خرید سامان دهی شود و به شرح شش مرحله زیر است:

  1. آگاهی: مصرف‌کننده از یک دسته، محصول یا برند (معمولاً از طریق تبلیغات) آگاه می‌شود.
  2. دانش: مصرف‌کننده در مورد برند اطلاعات کسب می‌کند (مثلاً اندازه‌ها، رنگ‌ها، قیمت‌ها، موجودی و غیره).
  3. دوست داشتن: مصرف‌کننده نسبت به برند، گرایشی مطلوب/نامطلوب پیدا می‌کند.
  4. ترجیح: مصرف‌کننده شروع به رتبه‌بندی یک برند بالاتر از سایر برندهای مشابه می‌کند.
  5. متقاعد شدن: مصرف‌کننده تمایل به خرید را نشان می‌دهد (از طریق بازرسی، نمونه‌برداری، آزمایش)
  6. خرید: مصرف‌کننده محصول را تهیه می‌کند

شناخت برند

یک مرحله ابتدایی آگاهی از برند است و در آن بررسی می شود که آیا مشتری می تواند برند را بشناسد یا خیر. در مسیر شناختن برند توسط مشتری، ممکن است لازم باشد که یادآوری هایی به مشتری داده شود و مهم است که پس از چند مرحله یادآوری بتوانند برند را بشناسد. روش شناخت برند عموما در بازارهای خرده فروشی و سوپرمارکت ها کارایی دارد و شامل محصولاتی می شود که مزیت رقابتی پایینی نسبت به سایر برندها دارند.

بر اساس نظریات: ویلیامز، بلچ، کاپفرر، شارپ، پاندی، پرسی، روسیتر، لاویج، واکراتساس، امبلر، کلر، روزلیوس، کلیولند، آکر

۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

توسعه برند

توسعه برند

وقتی که مقرر است محصول یا خدمت جدیدی از یک شرکت به بازار ارائه شود، معمولا هزینه های بالایی برای برندسازی و معرفی محصول و برند جدید به بازار صرف می شود. یکی از آسانترین و کم هزینه ترین راه ها این است که از برند موجود در همان شرکت استفاده شود. این کار باعث توسعه دامنه ی برند می شود و محصولات جدید با همان برند قدیمی عرضه می گردند و ریسک هزینه ی  شکست را به حداقل می رساند. البته باید دقت کرد که توسعه برند از طریق محصولات ضعیف صورت نگیرد زیرا این موضوع نیز می تواند به برند اصلی خسارات سنگین وارد کرده، ارزش ویژه برند را کاهش دهد. همچنین توسعه سبد محصولاتی که به یکدیگر مرتبط باشند نیز باعث توسعه برند می شود مثلا نوشابه رژیمی کوکاکولا که با برند کوکاکولا عرضه می شود، از همان برند قدیمی کوکاکولا در بخش جدیدی از بازار بهره می برد. انواع توسعه بازار شامل موارد زیر است:

  1. توسعه بازار مکمل: ارائه محصول جدید در همان بازار قدیمی با برند مادر.
  2. توسعه بازار جایگزین: ارائه محصول جدید با هدف رفع ایرادات محصول قبلی از همان برند.
  3. توسعه بازار انتقالی: ایجاد تغییرات در محصول برای ورود به یک بازار جدید با همان برند.
  4. اتحاد برندها یا برندسازی مشترک: چند برند تصمیم می گیرند با یکدیگر متحد شده و در بازار فعلی یا بازار جدید یک فعالیت جدید انجام دهند مثلا سونی و اریکسون که در زمان اتحاد توانستند بخش بزرگی از بازار را تسخیر کنند.
  5. اعطای امتیاز برند: مثلا دوغ آبعلی برای مقطعی امتیاز برند خود را به زمزم اجاره داد و زمزم به صورت گسترده با نام دوغ آبعلی باعث رشد بیشتر این برند شد.
  6. استفاده از روشهای بازاریابی: مثلا استفاده از استراتژی بازاریابی چریکی که باعث توسعه برند نیز می شود

شکست توسعه برند

در مواردی که ارتباط برند مادر با محصولاتی جدیدا با آن برند عرضه می شوند کم باشد، احتمال شکست توسعه برند بیشتر است. مثلا شرکتی که لوازم خانگی می سازد بهتر است با آن برند وارد صنعت لبنیات نشود. بهتر است مشتریان در ارتباط برند مادر با محصولات جدید گیج نشوند. این نوع تغییرات می تواند باعث کاهش فروش محصولات قدیمی نیز بشود.

بر اساس نظریات: آکر، کلر، تاوبر، موروما، براکس، چن، مارتینز، لوکن، هامپرسون، رودر، دِ چرناتونی

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

نظریه دسته بندی

نظریه دسته بندی

در بازار کنونی که مشتریان با انبوهی از برندها مواجه هستند، ابتدا سعی می کنند برندها و یا محصولات مشابه را در دسته بندی های مشخصی با استفاده از تصویر ذهنی یا تداعی آن برندها قرار داده و به خاطر بسپارند. این کار به ایشان کمک می کند که بتوانند آسانتر تصمیم گرفته و یک برند را انتخاب کنند. این کار در بازارهایی که مزیت رقابتی بین تولیدکنندگان کم است بیشتر رخ می دهد و اگر مشتری به این نتیجه برسد که یک برند را در دسته بی کیفیت ها قرار دهد، ممکن است نتایج منفی برای برند داشته باشد. تحقیقات نشان داده است که مشتریان در هنگام دسته بندی برندها، از برخی نکات مثبت و منفی آن برند چشم پوشی می کنند تا دسته بندی آسانتری داشته باشند. بنابراین باید مزیت رقابتی برند خود را آنچنان رشد دهیم که مشتری نتواند از آن چشم پوشی نماید.

بر اساس نظریات: پارک، جون، میلبرگ، شینین، اشمیت

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

سفیر برند

سفیر برند

سفیر برند به کسی گفته می شود که توسط شرکتها استخدام می شود تا باعث افزایش آگاهی از برند گردد. این افراد معمولا شامل افراد معروفی هستند که بر جامعه ای از افراد نفوذ داشته و با استفاده از استراتژی های تبلیغاتی بتوانند ظاهر، رفتار، ارزشها، سایر مولفه های برند را به جامعه معرفی کنند. سفیران برند عموما شامل رهبران فکری، سخنران های مثبت، و یا فعالان اجتماعی هستند و یک فرد تاثیرگذار بر جامعه شناخته می شوند. توجه شود که در معنای جدید، هر کسی می تواند سفیر برند باشد و حتی با صحبت های خود بر یک نفر تاثیر بگذارد. برخی انواع سفیران برند در بازارهای فعلی شامل موارد زیر هستند:

  1. مدیران برند که تلاش در گسترش برند یک شرکت دارند.
  2. دانشجویان یک دانشگاه که به تحصیل در آن دانشگاه افتخار می کنند.
  3. اینفلوئنسر ها و سلبریتی ها که در قبال دریافت وجه سفیر برند می شوند.
  4. کارمندان یک شرکت که در آن کار کرده و از شرایط کاری خود رضایت دارند.
  5. کنشگران اجتماعی که برای فعالیت های خیریه عمل می کنند.
  6. مدل های تبلیغاتی که از جذابیت های بصری شخصی برای تبلیغ یک برند استفاده می کنند.
  7. مشتریانی که از خدمات یک شرکت راضی هستند و تبلیغات دهان به دهان می کنند.
  8. افرادی که یک خاطره خوب از یک برند دارند و در رسانه های اجتماعی از آن تعریف می کنند.
  9. افرادی که با انتشار نظرات خود در سایتها و شبکه های اجتماعی از یک برند صحبت می کنند.
  10. برندسازی شخصی: در برخی از موارد، افراد سعی می کند شخصا برند خود برندسازی کنند.

بر اساس نظریات: گورین، لو، نیوئل، دیویس، توماس، کرسول، میچوت

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

ری برندینگ

ری برندینگ

ری برندینگ یا برندسازی مجدد در مواردی استفاده می شود که یک برند تثبیت شده نتواند خواسته های مالکان آن کسب و کار را تامین کند. ری برندینگ معمولا با هدف افزایش ارزش ویژه برند انجام می شود و در بازارهای فعلی که با تغییرات اساسی و سریع همراه هستند، ممکن است اجتناب ناپذیر باشند. برندسازی مجدد دارای دو نوع محدود و کامل است:

  1. ری برندینگ کامل: در این نوع ری برندینگ، کلیه علایم شرکت مانند نام، نماد، لوگو، شعار، و حتی استراتژی ها، هویت و... تغییر داده می شود. مشخص است که این روش ری برندینگ برای شرایطی فرض می شود که امیدی به برند فعلی وجود نداشته باشد. گاهی ری برندینگ کامل برای مواقعی فرض می شود که شرکت بخواهد جامعه مشتریان، صنعتی که در آن فعالیت می کند، سرمایه گذاران، ذینفعان، و رقبای فعال در بازار خود را تغییر داده و وارد یک فعالیت جدید شود. ری برندینگ کامل شامل هزینه بسیار زیاد و زمان قابل توجه است.
  2. ری برندینگ محدود: گاهی یک شرکت می خواهد صرفا برند خود را در موارد محدودی تغییر دهد تا از این فعالیت به اهدافی مانند گسترش بازار، یادآوری مجدد برند به مشتریان، و یا خبر از یک تغییر اساسی در برند قبلی را مخابره کند. در این زمان از ری برندینگ محدود استفاده می کند. این روش دارای هزینه و زمان پایینتری نسبت به ری برندیگ کامل است و معمولا با اهدافی مثل تغییر بازار هدف، تغییر ذینفعان، تغییر سرمایه گذاران و... همراه نیست.

دلایل ری برندینگ

معمولا شامل موارد زیر است:

  1. یادآوری مجدد برندهایی که مدتی فعالیت نداشته اند به مشتریان و بازار ضمن القای حس تغییر.
  2. پاسخ به تغییرات داخلی و استراتژی های جدید شرکت.
  3. نزدیک شدن به پایان چرخه عمر یک محصول یا برند.
  4. پنهان کردن اشتباهات گذشته و کاهش بار منفی نسبت به برند فعلی.
  5. ایجاد تمایز از رقبا در بازارهای رقابتی.
  6. افزایش سهم بازار در بازارهایی که آن شرکت فعالیت دارد.
  7. ورود به بازارهای جدید و بی ربط به برند فعلی.
  8. فعالیت مجدد با نام جدید برای شرکتهایی که ورشکسته شده اند.
  9. تغییر در ضوابط قانونی بازار مثلا دستورالعمل بانک مرکزی برای حذف نام ائمه از بانکها.
  10. تغییرات فرهنگی در بازار هدف که باعث بی ربط شدن برند به آن شده است.
  11. تولید محصولات جدید توسط شرکت که ارتباطی با برند قبلی ندارد و نیاز به یک برند مرتبط دارد.

نکته: کسب و کار های کوچک و برندهای کمتر شناخته شده می توانند بسیار آسانتر از شرکتها و برندهای بزرگ نسبت به ری برندینگ اقدام کنند و هزینه کمتری برایشان خواهد داشت. اینگونه تغییرات می تواند برای آنها باعث رشد ناگهانی و چشمگیر (و یا برعکس) شود.

بر اساس نظریات: موزلک، لمبکین، سینکلر، لومکس، هانسل، نوریس، ایکوئیتی

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

شعار برند

شعار برند

شامل عبارت کوتاهی است که در کمپین های تبلیغاتی استفاده می شود شامل موارد زیر است:

  1. به مزایای محصول یا برند اشاره کند.
  2. بیانگر استراتژی های و آرمان شرکت باشد.
  3. در راستای خواسته های مشتریان باشد و مهمترین خواسته های آنها را پوشش دهد تا برای مشتری مهم بوده و به خاطر سپرده شود.
  4. به نحوی طراحی شود که از سایر رقبا متمایز باشد.
  5. شعار برند ممکن است در راستای ایجاد تمایز برای یک یا دسته ای از محصول باشد.
  6. پیشنهاد شده است که بین 3 تا 5 کلمه باشد.
  7. ساده و مختصر و واضح باشد.
  8. شعارهایی که دارای لحن کمدی یا محاوره ای باشند بهتر به ذهن می مانند.
  9. معمولا شعار برند همراه با لوگو، نام تجاری، یا موسیقی برند استفاده می شود تا یادآور یکدیگر باشند.
  10. استفاده از شعار در ارتباط دهان به دهان و تلفظ آن آسان باشد.
  11. شعار قابلیت استفاده در کمپین های تبلیغاتی را داشته باشد و به عناصر برند اشاره کند.
  12. بهتر است شعار به تجربیات شخصی کاربران اشاره داشته باشد تا بهتر به یاد بماند.

بر اساس نظریات: داولینگ، کابانوف، یالچ، راتکلیف، میچل، گیلبرتسون

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

زبان برند

زبان برند

زبان برند به مجموعه ای از کلمات و عباراتی گفته می شود که یک برند سعی می کند خود را با آنها به مشتری معرفی کند و زیرمجموعه هویت برند می شود. زبان برند با فرض شرایط زیر انتخاب می شود:

  1. انتخاب کلمات معرف برند
  2. لحن بیان کلمات که می تواند رسمی، نیمه رسمی، یا محاوره ای باشد.
  3. در تمام ارتباطات برند با مشتری یکپارچه باشد.
  4. سعی شود که زبان برند متمایز از رقبا باشد.
  5. زبان برند باید همخوانی با بازار هدف داشته باشد.
  6. لحن بیان کلمات باید به نحوی باشد که برای مشتریان قابل درک و واضح باشد.
  7. باید مشتری حس کند که با لحن برند احساس راحتی می کند.
  8. باید از کمک کپی رایتر حرفه ای برای حفظ انسجام زبان برند استفاده شود.

بر اساس نظریات: سیمونز، سینگ، کاپفرر، بلکینز، اسمورگون، چامسکی

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

زبان بصری برند

زبان بصری برند 

زبان بصری برند دارای مولفه ها و استانداردهایی مشابه زبان برند است با این تفاوت که تمرکز خود را بر روی عناصر دیداری متمرکز می کند. این مولفه ها که آگاهانه انتخاب و پیاده سازی شده و باعث یادآوری یک برند توسط مشتری می شود، زبان بصری برند را تشکیل می دهد. زبان بصری برند شامل شکل، رنگ، نحوه طراحی، تایپوگرافی و... است که در تمام مولفه های مرتبط با یک برند حفظ می شود. زبان بصری برند باید برای مشتریان قابل شناسایی و ادراک باشد. عوامل تاثیرگذار در زبان بصری برند شامل موارد زیر است:

  1. ویژگی های بصری محصول: برای مثال، همیشه جلوپنجره خودروهای BMW شبیه با الگویی است که از قدیم داشته و یا مشخصه های ظاهری تمام فروشگاه های افق کوروش در تمام نقاط ایران یکسان است. برندها سعی می کنند به ویژگی های محصولاتشان که در ذهن مشتریان تثبیت شده است، پایبند باشند تا هزینه خود در برندسازی را کاهش داده و همچنین فروش خود را افزایش دهند. بنابراین لازم است که تحقیقات بازار با هدف کشف ویژگی های محصول در ذهن مشتریان انجام شود.
  2. شخصیت برند: ما باید تلاش کنیم تا برند خود را مانند یک انسان فرض کرده و بخشهای مختلف شخصیت آنرا طراحی کنیم. همانطور که شخصیت یک انسان شامل مولفه های مختلفی است، تقریبا تمام بخشهای مرتبط با مفاهیم برند نیز سعی دارند که بخشهای شخصیت برند را به صورت یکتا تکمیل کنند. فرض کردن و تکمیل پایامترهای شخصیت برند کمک می کند تا مشتریان نیز بتوانند ارتباط عاطفی با برند برقرار کنند که باعث وفاداری به برند می شود. مثلا می توان برندی که سازنده گاوصندوق است را اینگونه توصیف کرد: «مردی با حدود 40 سال سن که مراقب اموال خانواده خود است اما در ارتباط با تغییر مقاومت می کند. این مرد تمایل دارد که اموال باارزش را نزد خود حفظ کند و اعتقادی به صندوق امانات بانک ها ندارد و...» (هرچه توصیف دقیق تر و طولانی تر باشد، به جنبه های بیشتری از برند توجه شده است). حتی برخی از صاحبنظران سعی می کنند شخصیت برند را با توجه به کهن الگوها و یا تیپ های شخصیتی تحلیل کنند. توجه شود که ارکان شخصیت برند را باید با توجه به روش تداعی آزاد، از مشتریان دریافت کرد و سپس سنجید که آیا نیازهای استراتژیک شرکت را متناسب با بازار هدف تامین می کند یا خیر. مثلا وجود یک شخصیت مردانه برای یک برند فروشنده لوازم آرایشی مناسب نیست و باید اصلاح شود.

بر اساس نظریات: برونر، امری، مامگارد، پرینس، کلر، مک گراث، میشلی، هندرسون

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

سند هویت بصری برند

سند هویت بصری برند

معمولا شرکتها برای آنکه بتوانند یکپارچگی در تمام رسانه های تصویری خود داشته باشند، سندی را تحت عنوان هویت بصری برند گردآوری می کنند و طراحان گرافیک را ملزم به رعایت آن می کنند. اگر این سند رشد یابد می تواند در سایر موارد مانند طراحی محصول نیز کاربرد داشته باشد. برای طراحی سند هویت بصری برند لازم است مراحل زیر طی شود:

  1. ابتدا مطالعات بازار صورت می گیرد که طراحی عناصری مانند لوگو، آیکون، فونت، پالت رنگ، محل قرارگیری عناصر در محتواهای تبلیغاتی و... باید چگونه باشد. عواملی که در این مطالعات بازار سنجیده می شوند شامل: رقبا، تم کلی صنعت، نظر مشتریان، و... است.
  2. سپس تمام عناصری که گفته شد یعنی مانند لوگو، آیکون، فونت، پالت رنگ، محل قرارگیری عناصر در محتواهای تبلیغاتی و... در داخل سند هویت بصری برند به صورت تصویری درج می شوند. لازم است نتایج مطالعات بازار که در مرحله قبل انجام شد نیز به عنوان رفرنس ها به آن ضمیمه شود.
  3. سند هویت بصری برند باید به تصویب در بالاترین سطح شرکت برسد.
  4. از این پس تمام طراحی های تصویری یا طراحی محصو و اصولا هر نوع ارتباط فیزیکی که برند با مشتریان دارد بر اساس استاندارد این دفترچه انجام می شود.
  5. مدیر برند وظیفه دارد بر اجرای صحیح و کامل این سند نظارت داشته باشد

بر اساس نظریات: چاودوری، پلامایر، کوتمن، دکر

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

وفاداری به برند

وفاداری به برند

در بازاریابی، وفاداری به برند به معنی علاقه ی مصرف کننده برای استفاده و خرید مجدد بدون تردید از یک برند بدون توجه به محصولات و برند رقبا است که به آن وفاداری به منبع نیز گفته می شود. وفاداری به برند عموما به معنی وابستگی عاطفی مصرف کننده نسبت به برند نیز تعبیر می شود و باعث می شود که مشتریان حاضر باشند هزینه بالاتری را برای خرید از یک برند هزینه کنند. برای آنکه شرکت ها بتوانند مشتریان وفادار به برند داشته باشند، باید:

  1. باید یک رابطه دوطرفه (برند پاسخگو) با مشتریان خود ایجاد کنند تا وابستگی عاطفی تشکیل شود.
  2. شرکتها باید رضایت مشتری را به هر طریقی جلب کنند.
  3. مطابق نسبت پارتو، همیشه 80% فروش از 20% از مشتریان تامین می شود پس باید خدمات ویژه به این دسته داده شود.
  4. برند باید برای مشتریان خود حس صداقت، صلابت، شایستگی، پیچیدگی و هیجان را در استفاده از محصول خود ایجاد کند.
  5. شرکت باید شرایطی را فراهم کند که مشتریان به برند اطمینان کنند (مثلا با ارائه بهترین کیفیت محصول).
  6. برند باید از طریق تبلیغات گسترده، محصول خود را طوری نشان دهد که هر مشتری اشتیاق داشته باشد از آن استفاده کند.
  7. برند باید با استفاده از تبلیغات نشان دهد که افراد موثر بر جامعه (مثلا اینفلوئنسرها)، علاقه دارند که از محصول ایشان استفاده کنند.
  8. برنددها باید برای مشتریان وفادار خود برنامه های تشویقی درنظر بگیرند مثلا ارائه تخفیف یا امتیاز ویژه در خرید محصول جدید.
  9. برندها باید سیستم امتیازدهی به مشتریان را راه اندازی کنند تا مشتریان وفادار وفادار برای کسب امتیازات بیشتر تلاش کنند.
  10. برندها هرگز نباید فکر کنند که تهدیدات کوچک برای آنها خطرآفرین نیست. گاهی مجموعه ای از مخاطرات و یا شرایط ویژه باعث می شود که یک مشتری ناراضی تبدیل به تهدیدی بزرگ شود.
  11. برندها می توانند برای رسیدگی به مسائل مشتریان ویژه ی خود، کارمندان مشخصی را مامور کنند تا مسائل ایشان به صورت VIP رسیدگی شود.

بر اساس نظریات: هور، کوانگ، فریس، بندل، جونز، مادرزبا، دلارسن، ماتزلر، رایشهلد، ریناردز

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی

پرسونال برندینگ یا برندسازی شخصی

برند شخصی به برداشت یا تصوری گفته می شود که توسط دیگران از یک فرد درک شده و نسبتا پایدار است. عواملی که در برندسازی شخصی به مخاطبان ارائه می گردد عموما شامل تجربه، تخصص، توانایی ها، شایستگی ها، دستاوردها و سایر خصیصه های افتخارانگیز در یک بازار است و شخص توانسته به آنها دست یابد. پرسونال برندینگ به مجموعه رفتارها و عملکردهایی گفته می شود که یک شخص در جهت ساخت و تثبیت مشخصه های متمایزکننده خود در ذهن مخاطبان هدف انجام می دهد. درواقع تمایز برندسازی شخصی با انواع دیگر برندسازی در این مقوله است که در اینجا یک شخص سعی می کند برند شخصی خود را با توجه به خصیصه های خودش بسازد. برعکس برندسازی شرکتی یا برندسازی محصول، در برندسازی شرکتی تمرکز بر مفاهیمی مانند هویت شخصی، اعتبار فرد، و توانایی های مدیریت او است. در دنیای امروز و با رشد اینترنت، رسانه های اجتماعی، وبلاگ ها، سایتها، و... ، برندسازی شخصی رشد چشمگیری داشته است اما این نکته مهم است که باید چهره ای که در تمام پلتفرم ها ساخته می شود صادقانه، حرفه ای، و پاسخگو نمایش داده شود تا منتج به ثبات گردند. برای برندسازی شخصی می توان از روش زیر استفاده نمود:

  1. ابتدا تصمیم گرفته می شود که هویت بصری (آن چیزی که می خواهیم دیگران درمورد ما ببینند و بدانند) چیست. سپس فعالیت در ابزارهایی که در ادامه به آن پرداخته می شود را آغاز کرده و ادامه می دهیم. بهتر است هویت بصری شامل خودِ اصیل باشد تا سایر کاربران بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و به آن وفادار بمانند.
  2. یک رزومه مناسب آماده نمود.
  3. یک سایت راه اندازی کرد و آنرا با محتوای مناسب غنی نمود.
  4. یک پیج در لینکدین ایجاد کرد و در آن فعالیت حرفه ای نمود.
  5. از سایر شبکه های اجتماعی نباید غافل شد.
  6. اتمام موارد فوق را به وب سایت متصل می کنیم (همگی یک جهت را دنبال کنند).
  7. بهتر است که شخص در همایش ها و کنگره ها شرکت کرده و شبکه سازی کند.
  8. شخص بتواند مهارتهای ارتباطی خود را گسترش دهد تا ارتباط بهتری با همکاران خود داشته باشد.
  9. در تمام رسانه ها باید به تمام پیامهای دریافتی به صورت مناسب پاسخ داده شود تا روابط فردی عمیق شوند.

ایجاد یک برند شخصی قوی به فرد کمک می کند که بتواند وضعیت شغلی و حرفه ای موفق تری داشته باشد و همچنین در صورت رشد قابل توجه، بتواند بر جامعه ی هدف خود نیز تاثیر بگذارد.

بر اساس نظریات: ریس، تراوت، پیترز، مک نالی، اسپیک، چینچیلا، فوکو، گافمن

۱۳ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

برندسازی ملی

برندسازی ملی

برندسازی ملی مانند سایر انواع برندسازی است با این تفاوت که توسط دولت ها اجرا می شود. هدف از برندسازی ملی موارد زیر است:

  1. بهبود جایگاه یک کشور در تصمیم گیری برای مسائل بین المللی
  2. جذب سرمایه های خارجی برای رشد
  3. بهبود حس ناسیولیسیتی در داخل کشور
  4. جذب متخصصین از سایر کشورها و پیرفت اقتصادی
  5. بهبود امکان صادر کردن محصولات و خدمات و کسب درآمد ملی
  6. امکان جذب گردشگر

بر اساس نظریات: پاتر، آنهولت، پمپمنت، میلر، اولینز

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۴:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

برندسازی مذهبی

برندسازی مذهبی

نوعی برندسازی است که رهبران مذهبی برای ایدئولوژی خود انجام می دهند. هدف از این نوع برندسازی، جذب پیروان جدید یا کسب جایگاه اجتماعی برای یک مذهب است و از قواعد عمومی برندسازی در آن استفاده می شود. این نوع برندسازی توضیح خاصی ندارد و تابع اصول عمومی برندسازی است.

بر اساس نظریات: کوک

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۴:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

برندسازی مشترک یا مشارکت برند

برندسازی مشترک یا مشارکت برند

در مواردی ممکن است دو یا چند برند تصمیم بگیرند یک برند جدید را با پشتوانه برندهای خودشان برای دسته ای از محصولات ایجاد کنند. نمونه بارز این کار را می توان در اتحاد بین سونی و اریکسون دانست که منجر به تولید موبایل با برند سونی- اریکسون شد. این نوع برندسازی ها معمولا شامل قواعد زیر است:

  1. برندسازی مشترک عموما شامل نام بردن از تمام برندهای ذینفع می گردد
  2. برندسازی مشترک یک تصمیم استراتژیک در بازاریابی برای برندهای ذینفع است و تمام جوانب آن سنجیده می شود.
  3. معمولا برندسازی مشترک برای یک یا چند برند محصول اجرا می شود نه برندهای شرکتی.
  4. مهم است که قدرت نفوذ برندهای ذینفع قبلا سنجیده شده و به هرکدام سهمی مطابق با قدرت نفوذ داده شود. مثلا نام سونی در ابتدا می آید اما از رنگ لوگوی اریکسون استفاده می شود.
  5. مهم است اتحاد بین برندهای درگیر در یک پروژه برندسازی مشترک، از نوع موزون باشد. مثلا شرکت خدمات مسافرتی را فرض کنید که تور پیست اسکی برگزار می کند. برای این شرکت بهتر است که با یک خبرگزاری هواشناسی در زمان بارش برف متحد شود و در سایت آن خبرگزاری تبلیغ کند. (برندها باید در موضوعی به هم ربط داشته باشند)
  6. برندسازی های مشترک که مبتنی بر محصول هستند، معمولا باعث دسترسی به مشتریان بیشتری می شوند (مثلا جامعه مشتریان سونی و جامعه مشتریان اریکسون). این موضوع باعث کسب سهم بیشتری از بازار ضمن کاهش زمان و هزینه می شود. همچنین باعث می شود مشتریان جدید از طریق کانالهای هردو شرکت جذب شوند که فعالیت بازاریابی را راحت تر و ارزانتر می کند.
  7. مهم است کلیه برندهایی که در یک برندسازی مشترک یا یکدیگر همکاری می کنند، یک واحد برندینگ مشترک تشکیل دهند تا اطلاعات جمع آوری شده از تمام شرکتهای ذینفع را بتوانند به آسانی گردآوری و آنالیز کرده، تصمیمات لازم را به سرعت اتخاذ کنند.
  8. برندسازی مشترک به شرکتها کمک می کند که یک محصول جدید با انواع مزایای رقابتی که هرکدام در اختیار یکی از برندهای ذینفع است را تولید کنند. این کار برای رقابت در بازار بسیار مفید است.
  9. شرکتهای درگیر در یک پروژه برندسازی مشترک باید حتما فکری برای رفع اختلاف نظر های احتمالی کرده باشند تا پروژه به آسانی شکست نخورد.
  10. کلیه کانالهای تبلیغاتی برندهای ذینفع در یک پروژه برندسازی مشترک باید به صورت هماهنگ و یکپارچه عمل کنند.
  11. گاهی ممکن است شرکتها بخواهند برندسازی مشترک را بر اساس مواد اولیه انجام دهند مثلا بگویند: لپتاپ های Dell مجهز به پردازنده Intel که برندسازی برای هردو شرکت و بر اساس قطعات انجام می شود.
  12. گاهی ممکن است دو رقیب تصمیم بگیرند برای آنکه بتوانند سهم بهتری از بازار را نسبت به سایر رقبا به دست آورند، با یکدیگر متحد شوند. مثلا شرکت های سونی و اریکسون عملا رقیب یکدیگر بودند اما به نتیجه رسیدند که یک اتحاد استراتژیک داشته باشند.
  13. حالت دیگری از برندسازی مشترک اینگونه است که یک برند ملی با یک برند محلی متحد می شوند. مثلا اتحادیه هتل های آنتالیا با وزارت گردشگری ترکیه متحد می شوند تا مسافرین و گردشگران بیشتری را جذب کنند. وزارت گردشگری سعی در تسهیل روادید و فعالیتهای قانونی می کند و اتحادیه هتل ها نیز ظرفیت پذیرش مسافرین را فراهم می کند و اینگونه هردو به هدف خود می رسند.
  14. نوعی دیگر از برندسازی مشترک نیز وجود دارد که در آن شرکتهای مختلف سعی می کنند محصولی بسازند که هیچکدام به تنهایی نمی توانستند. مثلا اتحادی از برندهای صنایع مختلف، با یکدیگر ماهواره می سازند.
  15. در مواردی نیز ممکن است یک یا چند برند صرفا حامی مالی پروژه برند مشترک باشند.
  16. بسیار مهم است که در زمان تشکیل یک برند مشترک، به ارزش ویژه برندهایی که با یکدیگر متحد شده اند توجه شود. اگر یکی از این برندها بدنام باشد یا سابقه خوبی نداشته باشد، می تواند به سایر برندها نیز صدمه بزند. در هر حال باید میزان این صدمه و یا بهبود سنجیده شود و سپس اتحاد شکل بگیرد.

بر اساس نظریات: کالافاتیس، سینگ، رایلی، لیتوینوف، چانگ

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۴:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

جوامع برندی یا برند کامیونیتی

جوامع برندی یا برند کامیونیتی

اگر یک برند بتواند دلبستگی مشتریان را به خود جلب نماید، عموما شاهد افرادی خواهد بود که علایق خود را حول آن برند شکل داده و با یکدیگر تشکیل یک جامعه را خواهند داد. برای مثال، افرادی که در آمریکا از موتورسیکلت های هارلی-دیویدسون استفاده می کنند، هویت فرهنگی خاص خود را دارند و در جوامعی دور یکدیگر جمع می شود. درواقع، این افراد یک خرده فرهنگ را با محوریت یک محصول تشکیل داده اند. و یا در مثال دیگر، افرادی که طرفدار موسیقی متال هستند، فرهنگ خاص خود را در جوامع دارند و کامیونیتی خاص خود را تشکیل می دهند. اینگونه جوامع معمولا آیین ها، سنت ها، احساس مسئولیت مشترک نسبت به اعضا، حمایت عاطفی، و ارتباطات داخلی خود را در تعامل با یک برند تشکیل داده و هویت فردی و فرهنگ خاص خود را دارند.

مزایای جوامع برندی برای یک برند

  1. یادآوری مستمر برند (هرکدام از اعضای کامیونیتی به تبلیغات دهان به دهان می پردازد)
  2. تلاش دیگران برای پیوستن به جامعه برند (با خرید محصول)
  3. افزایش فروش محصول
  4. حساسیت پایین جامعه به قیمت (با هر قیمیتی محصول را می خرند)
  5. وجود پایگاه مشتریان وفادار (خودشان برای برند تبلیغ می کنند)
  6. عدم جایگزینی برند با یک برند دیگر توسط مشتری (وفاداری به برند)

براساس نظریات: مونیز جونیور، سی اوگلین، کانیفورد، شاو، ولوتسو، دیاز، گولدینگ

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۴:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

برند لایف استایل

برند لایف استایل

در برخی مواقع ممکن است یک برند در جامعه نمایانگر یک سبک زندگی یا یک ایدئولوژی باشد. مثلا برند پوشاک نورث فیس نمایانگر افرادی است که به کوهنوردی یا طبیعت گردی علاقه دارند و اشخاصی که از این برند استفاده می کنند تمایل دارند این سبک زندگی را به دیگران القا کنند. همچنین مثلا برند 5.11 که تولیدکننده البسه نظامی است، توسط افرادی استفاده می شود که تمایل دارند خود را بعنوان مبارزین در راه ایدئولوژی خود نشان دهند (همین ارتباط در مورد برندها لاکچری نیز وجود دارد). بنابراین برند لایف استایل تعریفی کلی تر نسبت به یک برند معمولی است و شامل تعاریف فرهنگی و اجتماعی نیز می گردد. تقریبا تمام برندها تمایل دارند که جایگاه برند خود را به سطح برند لایف استایل ارتقا دهند و البته این موضوع از طریق تبیین استراتژی که یک ایدئولوژی را دربرگیرد آغاز و سپس با تبلیغات گسترده ادامه می یابد. برند لایف استایل باید ارزشها، آرزوها، علایق، و نگرش های یک گروه یا فرهنگ را تداعی کرده و امکان الهام بخشیدن، هدایت، و ایجاد انگیزه را متناسب با هدف خود داشته باشد. مشخص است که در طراحی برند لایف استایل، لازم است به مباحث روانشناسی و جامعه شناسی توجه ویژه شود.

مولفه های برند لایف استایل

  1. وفاداری برند: مشتریانی که هویت خود را در یک برند پیدا کرده اند، کمتر به سراغ سایر برندها می روند و وفادارند.
  2. عناصر برند: چهار عاملی که باعث می شود یک مشتری بتواند یک برند را به عنوان برند لایف استایل انتخاب کند شامل عوامل روانشناختی، عوامل جامعه‌شناختی، عوامل اقتصادی، و عوامل زیبایی شناسی است.
  3. فرهنگ برند: در تعریف برند لایف استایل به مسائلی مثل قومیت، طبقه اجتماعی، خرده فرهنگ، ملیت و... توجه می شود.
  4. جامعه برند: مصرف کنندگان از برندی استفاده می کنند که به واسطه خریدن آن در جامعه ای که دوست دارند پذیرش شوند (مثلا خریدن موتورسیکلت هارلی-دیویدسون برای پذیرفته شدن در جامعه موتورسواران جاده یا خریدن یک کیف برند لاکچری برای قرار گرفتن در طبقه متمول).
  5. ارزش برند: مشتریان محصولی را خریداری می کنند که ارزش اجتماعی برایشان داشته باشد و آنها را از بقیه متمایز کند. مثلا پوشیدن یک کفش برند لاکچری که همه می دانند برندی گران است یا خریدن یک خودروی لوکس.
  6. دسته بندی برند: مشتریان معمولا برای آنکه بتوانند راحت تر تصمیم بگیرند، سعی در دسته بندی برندها می کنند. این دسته بندی ممکن است بر اساس معیارهای مختلفی باشد.
  7. شخصیت برند: اگر یک برند دارای مجموعه ای منسجم از مولفه های شخصیتی (مثل یک انسان واقعی) باشد، مشتری بهتر می تواند با آن ارتباط برقرار کند. مثلا شخصیت برند خودروی سمند را فرض کنید که مشتری می تواند در مورد آن بگوید: مثل یک مرد متاهل 40 الی 60 ساله است که از هیجانات جوانی فاصله گرفته. هرچه شخصیت برند با ولفه های مختلف کاملتر شده باشد، مشتری بهتر می تواند آنرا مثل یک انسان فرض کرده و با آن ارتباط برقرار کند.
  8. نمادگرایی برند: برخی برندها تداعی کننده یک نگرش به مصرف کننده هستند. مثلا کسی که از دستبندهای بافتنی استفاده می کند، احتمالا علاقه به زندگی کژوال دارد.
  9. دلبستگی به برند: برندها ممکن است در تبلیغات خود یک حس را القا کنند. مثلا کوکاکولا حس شادابی را در تبلیغات خود ارائه می دهد و مشتری ممکن است باور کند که با خریدن کوکاکولا شاداب می شود.

بر اساس نظریات: وینکه، ساویولو، ماراتزا، هنکاک، اشمیت، براندون، کاتالین، چرنف، اینزلی، کلر

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۴:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

روابط برند

روابط برند

روابط بین برند و مصرف کننده که به عنوان روابط برند شناخته می شود اگر به درستی پیاده سازی شود باعث وفاداری به برند، افزایش طول عمر مشتری، تکرار خرید و... می شود. روابط برند از منظرهای مختلفی مانند روانشناسی اجتماعی، انسان شناسی، جامعه شناسی، مطالعات اجتماعی، اقتصاد و... قابل بررسی است. بهبود روابط برند-مشتری باعث کاهش هزینه بازاریابی، سهولت دسترسی به مشتری، جذب مشتری جدید، افزایش ارزش ویژه برند، و سود بیشتر می شود. در کلام عمومی، باید برند را یک شخص فرض کرد که شخصیت دارد و مشتری نیز شخص دیگری است که با آن ارتباط دارد؛ پس رابطه بین برند و مشتری دقیقا مثل رابطه دو انسان فرض می شود.

پارامترهای ارتباط برند-مشتری (مشابه رابطه بین دو انسان)

  1. عشق و اشتیاق: مشتری تا چه میزان حاضر است به سراغ برند دیگری برود (برند را ترک کند)؟
  2. ارتباط با خود: تا چه میزانی که برند می تواند به انتظارات مشتری پاسخ دهد؟
  3. وابستگی متقابل: برند تا چه میزان می تواند تجربه ای منحصر به فرد برای مشتری ایجاد کند (نشان دهد که آن مشتری با دیگران برایش فرق می کند)؟
  4. تعهد: مشتری تا چه میزان حاضر است برای ماندگاری به برند فداکاری کند (مثلا کالا را با قیمت بالاتری بخرد)؟
  5. صمیمیت: برند و مصرف کننده تا چه میزان نسبت به یکدیگر درک و پذیرش دارند؟
  6. کیفیت رابطه: برند تا چه میزان توانسته است اعتماد مشتری را جلب کرده، قابلیت اطمینان او را به دست آورده، و انتظارات او را برآورده کند؟

توجه: باید دقت شود که هرچه روابط برند و مصرف کننده قوی تر باشد، چنانچه مشکلی رخ دهد، آن مشکل در نظر مشتری بزرگتر و مهمتر است (مثل رابطه بین دو انسان).

بر اساس نظریات: بلکستون، فورنیه، فِتشرین، هاینریش، فجر، شوتن، آگاروال، کیونگ کیم، لی، وون، استرنبرگ، استوکبرگر

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۴:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

ارتباطات برند

ارتباطات برند

هر برندی برای آنکه بتواند در شرایط رقابتی باقی بماند، لازم است ارتباط مستمر با مشتریان و بازار داشته باشد در غیر اینصورت منسوخ و فراموش می شود. همچنین لازم است که ارتباطات برند با مشتریان به صورت یکپارچه و تحت مدیریت باشد تا پیامهایی که به بازار هدف ارائه می شوند، بتوانند توالی لازم را داشته باشند تا در خاطر مشتریان باقی بمانند. اصلی ترین مولفه هایی که باعث ارتباط مستمر برند با مشتریان می شوند شامل موارد زیر است:

  1. کدگذاری: برند باید اطلاعاتی که به مشتریان خود ارائه می دهد را به نحوی هدفمندسازی کند تا پیامی که قصد دارد را به مشتریان خود برساند. این پیام باید تا حد امکان ساده باشد و به راحتی توسط همه مشتریان با پایینترین سطح هوش درک شود.
  2. الزامات فرهنگی و اجتماعی: اگر قصد داریم با مشتریان مختلفی در سطح گسترده ارتباط داشته باشیم، بسیار مهم است که زیرایه های فرهنگی اقوام مختلف را بشناسیم تا باعث توهین یا سوءتفاهم نشود. مثلا برند لبنیات کیری برای ورود به بازار ایران از نام کیبی استفاده نمود.
  3. مولفه های حسی: باید سعی شود که ارتباط برند با مشتری صرفا از طریق حس دیداری نباشد. مثلا انتخاب یک موسیقی با نت های خاص کمک می کند که مشتری بتواند برند را بهتر به خاطر بسپارد.
  4. کانال یابی: سپس برند باید بهترین کانال ارتباطی با مشتریان را پیدا کرده و از آن استفاده نماید. توجه شود که برندها می توانند از مجموعه ای از کانالها مانند تبلیغات، روابط عمومی، تبلیغات فروش و... به صورت همزمان استفاده نمایند. انتخاب نقاط تماس برند با مشتری بسیار که در برنامه برندسازی موثر باشند مهم است و تقریبا هر چیزی از تبلیغات تلویزیونی گرفته تا لوگوی برند بر روی محصول و هر چیز دیگری که تداعی کننده برند باشد را شامل می شود.
  5. طراحی کمپین: در زمانی که کانال های مناسب برای ارتباط برند شناسایی شد، لازم است یک برنامه منسجم و زمان بندی شده برای اقدامات ارتباطی نوشته شود. این برنامه کمک می کند تا از کانالهای ارتباطی به صورت یکپارچه و با محتوای مناسب استفاده شود تا حداکثر نتیجه را داشته باشد.
  6. دریافت پیام: در این مرحله که پیام به مشتری می رسد، برند باید مطمئن شود که مشتری توانسته به خوبی پیام را دریافت کند. اطلاع از این مسئله از طریق مطالعات بازار انجام می شود.
  7. بازخورد: برند باید راهی برای دریافت بازخورد از مشتری داشته باشد مثلا افزایش بازدید از سایت یا افزایش فروش. اگر اهداف مورد انتظار محقق نشد، برند باید روش ارتباطی خود را در مراحل بالا اصلاح کند.

بر اساس نظریات: دالن، مک‌کی، ریفلر، اشمیت، ساپینگتون، ورنرفلد، کیم، سونگ، فلپس، اوزون اوغلو، شیمپ، کلر

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۴:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

حفاظت از برند

حفاظت از برند 

حفاظت از برند شامل اقداماتی است که مانع سوء استفاده از مالکیت معنوی برند توسط اشخاص ثالث می گردد تا مانع از دست رفتن ارزش ویژه برند و اعتماد و اعتبار برند گردد. معمولا حفاظت از برند شامل مراقبت از علائم تجاری، حقوق ثبت اختراع، حق چاپ، و سایر حقوق معنوی می شود که به صورت قانونی تحت اختیار یک شرکت باشد. برای حفاظت از برند می توان کارهای زیر را انجام داد:

  1. ثبت قانونی تمام مولفه های معنوی مانند برند، لوگو، شعار، طرح صنعتی و...
  2. شکیل یک کارگروه یا واحد برای رصد دقیق بازار جهت شناسایی تخلفات نقض مالکیت معنوی توسط رقبا.
  3. همکاری با سایر نهادهای قانونی مانند گمرک و ساختارهای دولتی ذیربط در زمان نقض مالکیت معنوی.
  4. باید توجه کرد که نقض مالکیت معنوی می تواند الکترونیکی، علامت تجاری، شیمیایی و فیزیکی، مکانیکی، و یا فناوری های رسانه های دیجیتال باشد.
  5. برای جلوگیری از تقلب به صورت ظاهری می توان از برچسبهای هولوگرام استفاده کرد.
  6. شرکتها می توانند در هنگام تولید محصول نیز از مولفه های شناسایی استفاده کنند (مثلا درج نام برند در بین کدهای برنامه نویسی یک محصول تا بعدا بتوان بر اساس آن شناسایی کرد).
  7. مشتریان نیز می توانند از طریق سامانه های اینترنتی و با اسکن کردن یک QR مطمئن شوند که تقلبی رخ نداده و کالا اصل است.
  8. اگر کالاهای تولید شده توسط یک برند صرفا از طریق کانال های عرضه ی مجاز ارائه شوند، احتمال تقلب را کاهش می دهند (مثلا کالاهای برند اپل صرفا از طریق فروشگاه های مجاز عرضه می شوند)

بر اساس نظریات: پایپر، فیرلی، استاک، هاپکینز، وایلی، گراهام، والدمار

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۴:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

ارزش گذاری برند

ارزش گذاری برند 

به فرایندی که در آن ارزش برند بر اساس مولفه های مالی قابل سنجش محاسبه می گردد ارزش گذاری برند می گویند. در این فرایندها سعی می شود ارزش مالی یک برند بر اساس وجه محاسبه شود و کاربرد آن در زمان انحلال شرکت، واگذاری یا فروش یا اجاره برند به غیر، برنامه های برندسازی و... است. توجه شود که این مولفه با ارزش ویژه برند متفاوت است. فرض کنید که قصد دارید یک برند را از مالک آن بخرید و یا برای مدتی اجاره کنید، در این زمان مهم است که ارزش مالی برند مشخص شود.

روشهای ارزش گذاری برند

  • رویکرد هزینه محور: در این روش بررسی می شود که تاکنون چقدر برای ساخت آن برند هزینه شده است.
  • رویکرد بازار محور: در این روش، بر اساس ارزش برند رقبا و سهم برند از کل بازار سنجیده می شود. برای پیدا کردن ارزش برند رقبا می توان به گزارش های سالانه شرکتها، نشریات تخصصی، و یا تصمیمات دادگاه ها در مورد جبران خسارت رجوع نمود. یعنی ابتدا ارزش برند یکی از رقبا از طریق ابزارهای فوق سنجیده می شود، سپس با برند خودمان مقایسه می شود که هرکدام چند درصد از بازار را در اختیار دارند.
  • رویکرد درآمدی: در این روش، شامل موارد زیر است:
    • ابتدا سنجیده می شود که چند عدد محصول توسط شرکت در یک سال فروخته می شود مثلا 1000 عدد.
    • سپس سنجیده می شود که چقدر از قیمت محصول ناشی از وجود برند است. مثلا همان محصول 1000 تومان قیمت دارد ولی وقتی با برند فروخته می شود، مشتری حاضر است 1500 تومان برایش پرداخت کند. این یعنی ارزش ویژه برند 500 تومان است.
    • در ادامه سنجیده می شود که چند سال از عمر برند باقی مانده است مثلا 7 سال.
    • در پایان، تعداد محصول یعنی 1000 عدد را ضربدر سالهای باقیمانده از عمر برند که 7 است می کنیم و در نهایت ضربدر ارزش ویژه برند که 500 تومان است می کنیم که می شود 3.500.000 تومان.
  • رویکرد جریان نقدی افزایشی: جریان نقدی یک کسب و کار برنددار با یک کسب و کار فاقد برند در شرایط مساوی بررسی و مقایسه می شود. آنگاه ارزش برند مشخص می گردد.

بر اساس نظریات: مورفی، بیرکین، جونیپر، ریتسون، فاستر، سوتو، هال

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

برند مهاجم

برند مهاجم

بر خلاف برندهای سنتی که هدف از وجود خود را پاسخگویی به نیاز مشتری و کسب بخش بیشتری از بازار می دانند، برندهای مهاجم صرفا برای از میدان به در کردن یک برند دیگر طراحی می شوند. این برندها معمولا محصولات با قیمت بسیار پایینتری به بازار عرضه می کنند تا بازار رقیب را تخریب کنند. برندهای مهاجم در زمان بحران های اقتصادی بروز می کنند که توانایی مالی مشتریان پایین است و از هر محصولی که ارزانتر باشد استقبال می کنند. یک نمونه تاریخی از این نوع برندسازی، ساخت پردازنده سلرون توسط اینتل بود که قیمتی بسیار پایین داشت و با هدف مقابله با پردازنده های AMD طراحی شده بود تا مانع ورود AMD به بازارهای مصرف خانگی شود.

بر اساس نظریات: ریتسون، بویگلیا، هایت

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۱۱:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت
پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۳، ۰۴:۰۹ ب.ظ دایره المعارف مدیریت
خلاصه کاربردی سئو

خلاصه کاربردی سئو

سئو چیست
سئو یا search engine optimization به معنی مجموعه ای از تکنیکها با هدف بهینه سازی سایت برای نمایش در جایگاه های بهتر موتورهای جستجوگر است و از آنجایی که سهم موتور جستجوی گوگل در جستجوی کاربران بسیار چشمگیر است، تمرکز سئو بر رفتار و الگوریتم های گوگل بنا شده است. این بخش می تواند زیرشاخه تحول دیجیتال، مارکتینگ، فروش، مدیریت برند، و خصوصا دیجیتال مارکتینگ باشد و آنقدر مهم است که نقش اساسی در کسب و کارهای فعلی و آینده خواهد داشت.
اهمیت SEO در کسب و کارهای آینده
فرض کنید که شما بهترین و شکیل ترین فروشگاه یا دفتر کار را در جایی ساخته باشید که کیلومترها با نزدیکترین روستا و آبادی فاصله داشته باشد. شما با این شرایط قطعا نمی توانید اهداف سازمانی خود را تامین نمایید و لازم است این فروشگاه یا دفتر کار را به جایی منتقل کنید که در معرض دید مشتریان و جامعه هدف باشد. حالا این مثال را با یک سایت مقایسه کنید که همه چیز در آن فرض شده اما مخاطبین با آن مواجه نمی شوند. اگر موتورهای جستجو را پرکاربردترین ابزار موجود در اینترنت بدانیم، مشخص است که مشتریان احتمالی نیز در آن حضور دارند. تکنیک های سئو کمک می کنند که سایت شما توسط موتورهای جستجو شناسایی شده و نهایتا در معرض جستجوی کاربران قرار گیرد. اینگونه است که فروشگاه یا دفتر کار شما به شلوغترین نقطه ی شهر منتقل می شود.
سرفصل های کاربردی سئو
از آنجایی که الگوریتم های موتورهای جستجوگر محرمانه هستند، ما صرفا می توانیم به نتایج تحقیقات و تجربیات متخصصین این حوزه که ناشی از تست های A&B است استناد کنیم (تست A&B یعنی دو راه متفاوت را آزمایش کنیم و ببینیم کدام بهتر نتیجه می دهد). بر اساس همین تجربیات می توان نتیجه گرفت که فعالیتهای با هدف SEO شامل مفاهیم کلی، فعالیتهای خارج از سایت، و فعالیتهای داخل سایت می شود. فعالیتهای داخلی نیز به دو شاخه اساسی یعنی سئوی تکنیکال (که عموما شامل مسائل فنی است) و سئوی محتوا (یعنی طریقه نوشتن محتوا در سایت) می گردد. در این بخش سعی شده است تمام مسائلی که مستقیما مرتبط با بهینه سازی سایت برای موتورهای می باشد بیان گردد.
نقش پیشرفتهای هوش مصنوعی در سئو
هوش مصنوعی از دو جهت در سئو موثر است. جنبه اول شامل فعالیت‌هایی است که کارشناسان سئو می توانند با استفاده از هوش مصنوعی انجام دهند. اما بخش دوم که بسیار مهمتر است، آن است که موتورهای جستجوگر نیز درحال استفاده از هوش مصنوعی برای بهبود عملکرد خود هستند و همین مسئله باعث می شود که دایما باهوشتر شده و الگوریتم های خود را ارتقا دهند. این ارتقاهای متعدد باعث می شود که اصول سئو دایما در حال تغییر و بهبود باشند. بنابراین طبیعی است که این گفتار نیز در آینده مرتبا آپدیت شود.
مهمترین فعالیتهای مفید در سئو
شما در لیست زیر می توانید مهمترین فعالیتهای مفید در سئو را مشاهده فرموده و با کلیک بر روی هرکدام وارد سرفصل شده و آنرا مطالعه فرمایید. در بیان سرفصلها و مباحث سعی شده رفرنس های معتبری ارائه گردد و شما می توانید به گفتارهای نظریه پردازان آن حوزه نیز مراجعه نمایید. لازم به ذکر است سعی شده که تا جای ممکن از بیان مباحث تئوریک پرهیز شود و تمرکز بر فعالیتهای اجرایی باشد مگر آنکه بیان پیشفرض های تئوریک برای درک مفاهیم لازم باشند.

کلیات و مفاهیم سئو

سئوی تکنیکال

سئوی خارجی

سئوی محتوا

آموزش جامع و رایگان SEO
ما در این گفتار سعی کرده ایم که آموزش جامع و رایگان SEO را با هدف ارتقای کسب و کارها ارائه نماییم. در پایان خوشحال می شویم که شما نیز نظرات خود را در هرکدام از مباحث بیان فرمایید تا علاوه بر رفع ابهامات برای افرادی که بعداً آنرا مطالعه می کنند، ما نیز بدانیم که کدام بخشها نیاز به اصلاح یا توضیح بیشتر دارند.
۱۰ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

تعیین هدف برای مقاله

تعیین هدف برای مقاله

تمام مقالاتی که در یک سایت درج می‌شوند برای هدفی نوشته شده‌اند و مهم است ما نیز بدانیم که هدف از نوشتن یک مقاله در سایتمان چیست. شما باید این هدف را به صورت واضح به اطلاع مخاطب خود نیز برسانید. با توجه به آسان بودن پیدا کردن یک جایگزین برای سایت شما، اگر مخاطب نتواند هدف از یک مقاله را در دو خط ابتدایی تشخیص دهد، احتمالا به سراغ مطالعه از سایتی دیگر خواهد رفت. هیچکس دوست ندارد وقت خود را در سایتی تلف کند و در انتها به هیچ نتیجه باارزشی نرسد پس از ابتدا دقت می‌کند که یک مقاله را بخواند یا خیر. شما باید بتوانید در بخش چکیده، مخاطب خود را قانع کنید که مقاله را بخواند. بنابراین لازم است شما یک چکیده شامل حداکثر 50 کبمه که کل مباحث را به صورت کلی پوشش دهد بنویسید و در ابتدای مقاله قرار دهید. چند دسته اصلی از اهداف برای نوشتن یک مقاله در سایت به شرح زیر است:

  1. رقابت: ممکن است ما بخواهیم به دلایل مختلف با سایت دیگری رقابت کنیم. این رقابت می‌تواند با هدف برندسازی، حفظ برند، گرفتن جایگاه در بازار، و... باشد. در این شرایط لازم است ابتدا به آنالیز رقبایی که در سرچ گوگل حضور دارند بپردازیم. این نحوه آنالیز به صورت جداگانه بیان خواهد شد اما مشخص است که اگر شما می‌خواهید بالاتر از سایر رقبا باشید، باید محتوای بهتری به مخاطب خود عرضه کنید.
  2. مسئولیت اجتماعی: برخی سایتها مانند خیریه ها با هدف مسئولیت اجتماعی اقدام به درج مقالات در سایت خود می‌کنند. البته این سایتها نیز لازم است با سایتهای دیگر رقابت کنند زیرا اگر مطلبی را در سایت خود بنویسید و کسی آنرا نخواند فایده‌ای ندارد. حتی سایتهای خیریه نیز باید در نتایج جستجو با دیگران رقابت کنند تا دیده شوند.
  3. فروش محصول یا خدمت: در هر حالت، یکی از اصلی‌ترین اهداف راه اندازی یک سایت، فروش یک محصول، خدمت، ایده، و یا یک هدف است. ممکن است این گفتار از نظر شما بیش از اندازه فلسفی به نظر برسد اما حتی یک گفتار نیز باید خریدار داشته باشد و بهای آن شامل وقتی است که برای تفکر به گفتار صرف می‌شود. علی‌هذا در اینجا منظور ما کسب درآمد از سایت است که ارتباط مستقیم با علوم بازاریابی و فروش خواهد داشت پس کسی که قصد دارد مقاله‌ای با هدف بازاریابی و فروش ینویسد، باید نسبت به آن علوم نیز اطلاع کامل داشته باشد. فقط در یک نکته، لازم است بیان شود که با توجه به بمباران تبلیغاتی در جوامع صنعتی، مشتریان در برابر با هرنوع محتوای تبلیغاتی مقاومت بسیار شدیدی داشته و اتفاقا روش‌های تبلیغات را نیز به خوبی می‌شناسند. بنابراین پیشنهاد می‌شود که از پوسترها، متون، مقالات، و هر نوع محتوا که به صورت عریان تبلیغاتی است پرهیز شود. بهتر است مقاله شما دارای جنبه‌های علمی و ارزش افزوده برای مخاطب باشد تا به آن توجه کند و حجم تبلیغات از 10% کل مقاله تجاوز نکند.
  4. اهداف چندوجهی: ممکن است اهداف یک مقاله ترکیبی از جنبه‌های مختلف باشد. در این حالت باید دقت کرد که محتوای نوشته شده کدام اهداف را تا چه حد پوشش می‌دهد. اما اکیدا پیشنهاد می‌شود که اهداف مقاله با یکدیگر مرتبط باشند مثلا نمی‌توان مزایای خاوریار و جاروبرقی را در یک مقاله بیان کرد و مخاطب نیز در مواجهه با چنین مقاله‌ای از خواندن آن صرفنظر می‌کند.

۱۰ خرداد ۰۳ ، ۱۵:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

تعیین مخاطب مقاله

تعیین مخاطب مقاله

تعریفی در علوم بازاریابی وجود دارد تحت عنوان «پرسونای مشتری» که اشاره به شخصیت و طرز تفکر مخاطب داشته و تلفیقی از علوم روانشناسی و بازاریابی است. شما باید تمام مخاطبین یک مقاله را قبل از نتوشتن آن شناسایی کنید مثلا به شوالات زیر پاسخ دهید:

  1. چند درصد خانم و چند درصد آقا هستند؟
  2. بازه سنی اصلی این مقاله برای کدام گروه سنی است؟
  3. وضعیت درآمدی و سطح اجتماعی مخاطبین این مقاله چیست؟
  4. فرهنگ غالب بر مخاطبین چیست و چه چیزهایی را خوب و چه چیزهایی را بد می‌دانند؟
  5. سطح دانش و سواد در مخاطبین این مقاله چقدر است؟
  6. مخاطبین این مقاله چگونه متقاعد می‌شوند که آنرا بخوانند و محتوای آنرا بپذیرند؟
  7. مخاطبین مقاله چقدر وقت برای خواندن این مقاله خواهند گذاشت؟
  8. موضوع این مقاله در اشاره به کدام سوال مخاطب است و به‌دست‌آورن پاسخ چقدر برایش مهم است؟
  9. سطح اعتقادی مخاطبین این مقاله (خصوصا در ایران) چقدر است؟
  10. سایر سوالات که کمک می‌کند مخاطب را بهتر بشناسیم.

پس از کسب پاسخ به این سوالات، حالا می‌توانیم مقاله را طوری بنویسیم که مناسب برای مخاطب بوده و او را در جهت مطالعه کامل مقاله ترغیب کند. مثلا ما نمی‌توانیم برای مخاطبین کمتر از 13 سال از تحلیل‌های فنی درج کنیم و یا برای مخاطبینی که به موضوعات علمی علاقمند هستند، باید حتما رفرنس‌های معتبر ارائه کنیم تا قانع شوند.

۱۰ خرداد ۰۳ ، ۱۵:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

کلیات تولید محتوای متنی بر اساس اصول SEO

کلیات تولید محتوای متنی بر اساس اصول SEO

محتوای متنی برای موتورهای جستجو خصوصا گوگل بسیار حائز اهمیت است. درست است که پیشرفت های چشمگیری در زمینه هوش مصنوعی صورت گرفته و ربات های خزنده در بستر وب می توانند کلیات تصاویر یا ویدیوها را تشخیص دهند اما هنوز هم مهمترین مولفه ای که به یک موتور جستجوگر می گوید که آن محتوا درمورد چیست متن است. درواقع اگر شما بهترین ویدیو یا تصویر را ساخته باشید اما نتوانید توضیحات کاملی را به موتور جستجوگر ارائه کنید، آن تصویر یا ویدیو هرگز در نتایج جستجو نمایش داده نمی شود. ما در این گفتار قصد داریم به اصول متن نویسی با هدف SEO اشاره کنیم به نحوی که در نتایج جستجو نمایش داده شود و تمرکز را بر مقاله نویسی گذاشته ایم اما شما می توانید از این استاندارد در هر نوع متن نویسی دیگر نیز استفاده نمایید. مهمترین مولفه ها در مقاله نویسی با هدف نمایش در نتایج جستجو به شرح زیر است:

  • عنوان مقاله و عناوین سرفصل ها : این مورد به جهت اهمیتی که دارد به صورت جداگانه توضیح داده می شود.
  • حجم متن در سایت : چنانچه قصد داشته باشیم متنی در نتایج جستجوی گوگل نمایش داده شود، صرفا نوشتن بیش از 250 کلمه کافی است اما این در حالتی است که هیچ رقیبی وجود نداشته باشد. اگر قصد داریم که رتبه بالاتری نسبت به رقبا کسب کنیم، لازم است مراحل زیر را طی کنیم (این موارد به صورت تجربی مشخص شده است):
    • ابتدا در گوگل عنوانی که می خواهید نمایش داده شوید را جستجو کنید مثلا: فروش دوربین مداربسته.
    • سایت هایی که در ابتدای لیست نمایش داده می شوند را از نظر حجم متن بررسی نمایید. یعنی کل متنی که در آن صفحه نوشته شده است را در ورد کپی نمایید و ببینید که چند کلمه است. دقت کنید که متون نوشته شده در بخش نظرات و هر متن دیگری که در آن صفحه نوشته شده است را شامل شود.
    • اگر مثلا در آن صفحه 3000 کلمه وجود دارد، شما لازم است در سایت خود مقاله ای با حجم 6000 کلمه بنویسید.
    • تصاویر موجود در سایت رقیب را نیز بررسی کنید. هر تعداد تصویر که در آن صفحه وجود داشت، شما باید دوبرابر تصویر در سایت خود درج کنید.
    • حتما از سایر قواعد مربوط به تولید محتوای متنی پیروی کنید.
    • توجه شود که نمایش یک مطلب در گزینه های بالای جستجوی گوگل شامل عوامل تکنیکال، زیرساختی، رتبه سایت، و لینک های خارجی نیز هست و برای نمایش در رتبه های بالای جستجو باید به آنها نیز توجه نمود.
  • کپی کردن متن از سایتی دیگر : شما هگزنید متن را از سایت دیگری در سایت خود کپی کنید زیرا این کار باعث می شود که سایت شما به عنوان اسپم شناخته شود. اما می توانید سایتهای دیگر را بخوانید و متن آنرا مجددا بازنویسی کنید. برخی قواعد درخصوص کپی متن از سایتهای دیگر به صورت غیر رسمی بیان شده است (مثلا گفته شده که می توان از چندین سایت مختلف در یک صفحه از سایت خودمان کپی کنیم) اما این کار و احتمال اسپم شدن سایت آنقدر خطرناک است که بهتر است چنین ریسکی نکنید. اگر سایت شما اسپم شود مدتها طول خواهد کشید و مراحل پیچیده ای برای رفع محدودیت وجود دارد. توجه شود که سایت های خبرگزاری ها از این قاعده مستثنی هستند و اجازه دارند که محتوای کپی درج کنند.
  • استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوا : درمورد استفاده از هوش مصنوعی برای تولید محتوای متنی اطلاعات فراوان و ضد و نقیضی وجود دارد اما ما بر اساس تجربه به این نتیجه رسیده ایم که هر سایتی درصورت استفاده از متون تولید شده با هوش مصنوعی تنزل جایگاه داشته است بنابراین بهتر است از هوش مصنوعی در تولید محتوای متنی برای سایت استفاده نشود. ربات های گوگل بر اساس الگوریتم های خو به آسانی می توانند تشخیص دهند که کدام متن با هوش مصنوعی ساخته شده است. ما در یک آزمایش سعی کردیم که متن را با یک هوش مصنوعی ساخته و از یک هوش مصنوعی دیگر خواستیم جمله بندی مقاله را تغییر دهد. در نهایت متن تولید شده باز هم تابع الگوریتم های هوش مصنوعی دیگری بود.
  • مخفی کردن متن: ممکن است برخی از طراحان سایت سعی کنند محتوای متنی موجود در یک صفحه را با روشهای مختلف (مثلا فونت بسیار ریز یا استفاده از رنگ سفید در زمینه سفید و...) مخفی کنند. هرگونه عملی که با این روشها انجام شود تخلف محسوب شده و در نتایج جستجوی گوگل و سایر موتورهای جستجو تاثیر خواهد داشت.
  • نقش محتوای چندزبانه در سئو : تجربه نشان داده که موترهای جستجو از سایت های چند زبانه پشتیبانی بهتری می کنند بنابراین اگر حضور در صفحه اول گوگل با عنوانی خاص برایتان اهمیت بسیار بالایی دارد، درج ترجمه ی متن به زبانهای مختلف می تواند مفید باشد. دقت شود که این ترجمه نیز نباید با هوش مصنوعی و یا مترجمین آنلاین نوشته شده باشد.

۱۰ خرداد ۰۳ ، ۱۵:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

اصول نگارش مقاله برای سایت

اصول نگارش مقاله برای سایت

نگارش یک مقاله برای سایت و با هدف SEO مقداری با اصول رایج در تحریر کتب متفاوت است. نباید فراموش کرد که متون باید برای موتورهای جستجو خصوصا گوگل خوانا باشد تا در نتایج جستجو نمایش داده شود. بهترین راه برای آنکه ویراستاری یک مقاله را از نظر SEO بررسی کنیم آن است که الگوریتم های ربات های گوگل را بشناسیم (گوگل از طریق ربات های خود به بررسی متون موجود در یک سایت می پردازد و مهم است که بتواند آنرا بخواند). در زیر به نکات مهم نگارش یک مقاله بهینه سازی شده برای موتورهای جستجو می پردازیم:

  1. اصول اولیه نگارش مقاله: در هر حال نباید فراموش کرد که مقرر است انسانها مقاله را بخوانند بنابراین لازم است از غلط های تایپی و املایی، ایرادات جمله بندی و گرامری، معانی نادرست، و گنگ بودن مقاله پرهیز شود. خودتان را به جای مخاطب بگذارید و ببینید که آیا می توان فهمید که مقاله چه می گوید یا خیر.
  2. سادگی متن سایت: این موضوع از دو جهت مهم است زیرا اولا مخاطب را با کلمات عجیب که فقط در متون ادبی یافت می شود خسته نکرده اید ثانیا موتورهای جستجو نیز استاد ادبیات نیستند که متن شما را بفهمند. سعی کنید تا جای ممکن از کلمات آسان و قابل فهم برای همه استفاده کنید خصوصا اینکه اگر مخاطب حس کند متن شما را به سختی می فهمد، قطعا به سایتی دیگر خواهد رفت که راحت تر باشد.
  3. علایم نگارشی در مقالات: اگر یک بار متنی را از طریق گوگل ترجمه کرده باشید خواهید دید که به ندرت از علایم نگارشی مانند ویرگول استفاده می کند اما همیشه جملات با نقطه پایان می یابند. مشخص است که امکانات وب برای زبان فارسی طراحی نشده اند و عموما در زبان فارسی می توان این علایم را مشاهده نمود. بنابراین سعی کنید جمله بندی مقاله به نحوی باشد که کمتر به علایم نگارشی نیاز شود. اما حتما برای پایان جملات از نقطه استفاده کنید تا موتور جستجو بفهمد که جمله در کجا پایان یافته است. سعی کنید متون را به شکلی بنویسید که اگر به مترجم گوگل رجوع کردید، آنرا به درستی ترجمه کند.
  4. نیم فاصله: وجود نیم فاصله فقط در زبان فارسی رواج دارد (نیم فاصله یعنی مثلا «می تواند» را بنویسیم «می‌تواند»). از آنجایی که رسم الخط فارسی با عربی یکسان است، احتمالا موتورهای جستجو از عربی پشتیبانی کرده و فارسی را نیز نوعی عربی شناسایی کنند. و از آنجایی که نیم فاصله در عربی وجود ندارد مشخص نیست که ربات های موتورهای جستجو آنرا غلط املایی و تایپی شناسایی کنند یا خیر بنابراین بهتر است از نیم فاصله استفاده نشود. خصوصا اینکه نیم فاصله در بسیاری از فونت های رایج در وب نیز پشتیبانی نمی شود.
  5. طول جمله برای مقالات سایت: استانداردی وجود دارد که می گوید بهتر است متون حداکثر شامل 150 کاراکتر باشند. (توجه شود که اسپیس یا فصله نیز یک کاراکتر است). پایان جملات با نقطه مشخص می شود.
  6. استفاده از کلمات هم معنی: در اینجا نیز لازم است به مترجم گوگل رجوع شود. مثلا فرض کنید که مطلبی تحت عنوان خصوصیات شیر نوشته اید و گوگل آنرا Characteristics of the lion ترجمه کرده است درحالیکه منظور شما شیر خوراکی بوده است. مشخص است که گوگل نتوانسته موضوع مقاله شما را به درستی تشخیص دهد بنابراین نمی تواند در جستجوها به کاربران ارائه کند. این موضوع باعث می شود که در جستجوها به کاربران اشتباه نمایش دهد و کاربران نیز بر روی آن کلیک نکرده و یا سریعا از سایت شما خارج شوند. در این شرایط گوگل فکر می کند که مقاله شما کیفیت لازم را برای کاربران ندارد و دیگر آنرا نمایش نمی دهد. برای جلوگیری از این مشکل راه های زیر وجود دارد:
    • از کلماتی که فقط یک معنی دارد استفاده کنیم
    • اگر از کلماتی که چند معنی دارد استفاده می کنیم معادل انگلیسی آنرا نیز در پرانتز بنویسیم مثلا: خصوصیات شیر (Properties of milk).
    • می توانیم از کلماتی استفاده کنیم که موضوع را برای موتور جستجو واضح کند مثلا: خصوصیات شیر خوراکی.

توجه: اگر شما در یک نقطه از مقاله (مثلا در عنوان) به موتور جستجو بفهمانید که موضوع درمورد شیر خوراکی است، لازم نیست در جاهای دیگر نیز آنرا گوشزد کنید.

۱۰ خرداد ۰۳ ، ۱۵:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

صفحه آرایی مقاله در سایت

صفحه آرایی مقاله در سایت

صفحه آرایی نیز مانند اصول نگارشی یکی از مهمترین جنبه های مقاله است که باز هم شامل دو قاعده ی مخاطب و موتور جستجو می باشد. همانطور که قبلا نیز گفته شد، شما باید مقاله را به نحوی بنویسید که اولا مخاطب بتواند آنرا به آسانی مطالعه کرده و ثانیا موتور جستجو نیز بتواند متن را متوجه شود.

  1. استفاده از انواع محتوا: سعی کنید که مقاله حاوی انواع محتوا مانند متن، عکس، ویدیو و... باشد. این کار باعث می شود که مخاطب از مطالعه آن خسته نشود.
  2. چیدمان محتوا در مقاله: چیدمان محتوا را حتما مرتب انجام دهید (مثلا متون را Justify کنید تا از اطراف تراز باشد). رعایت زیبایی در صفحه باعث می شود که مخاطب از مطالعه مقاله خسته نشود.
  3. به مخاطب جایزه دهید: در پایان هر بخش از مقاله یک تصویر یا ویدیو یا هر چیز دیگری درج کنید تا تنوع ایجاد شود. اینگونه است که مخاطب در پایان هر پاراگراف کمی استراحت می کند.
  4. رنگ ها و اندازه ها در رابط کاربری: از رنگ سفید خالص برای زمینه ی مقالات استفاده نکنید زیرا باعث خستگی چشم مخاطب شده و سایت شما را ترک خواهد کرد. همچنین اندازه فونت ها در سایت باید به راحتی قابل خواندن بوده و بیش از حد بزرگ نیز نباشد.
  5. استفاده از لیست ها و جداول در سایت: موتورهای جستجو علاقه عجیبی به درج جداول و یا لیست ها در متن دارند. سعی کنید مطالب را مانند همین مطلبی که در حال مطالعه آن هستید عددگذاری یا حروف گذاری کنید.
  6. استفاده از پرانتز: اگر در جایی حس کردید که لازم است مطلبی را بیشتر توضیح دهید حتما از پرانتز استفاده کنید. این کار هم برای مخاطب مناسب است و هم برای موتور جستجو حائز اهمیت است.
  7. بولد یا زیرخط: همانطور که قبلا گفته شد موتورهای جستجو ممکن است علامت های موجود در ویراستاری فارسی را متوجه نشوند. مثلا فرض کنید که عبارت: خواص شیر در متن شما مهم است بنابراین بهتر است به جای «خواص شیر» بنویسید خواص شیر و اینگونه موتور جستجو می فهمد که این کلمه در متن شما مهم است.

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۷:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

مسائل قانونی در تولید محتوای سایت

مسائل قانونی در مقاله نویسی سایت

این مسئله فی نفسه مربوط به تولید محتوا با هدف SEO نیست اما آنقدر اهمیت دارد که باید بیان گردد. شما به عنوان تولیدکننده ی یک محتوا باید سعی کنید هرگونه خطری را از خودتان، سایت، و شرکتی که مالک سایت است سلب نمایید. رعایت نکات زیر می تواند در زمینه تولید محتوا در ایران مفید باشد:

  1. قوانین رایج در کشور را شناخته و در هنگام مقاله نویسی به آن توجه داشته باشید.
  2. سعی کنید مسائلی که مرتبط با وضعیت کشور یا مقامات حکومتی است را حتی بیان نیز نکنید.
  3. اگر سخنی از شخصی روایت می کنید حتما رفرنس معتبر و مجاز برای آن ارائه دهید.
  4. در مسائلی که مرتبط با سلامت و پزشکی است، اولا رفرنس دقیق ارائه نمایید و ثانیا مسئولیت را از مجموعه سلب نمایید مثلا بگویید : قبل از هر اقدامی با پزشک خود مشورت نمایید.
  5. درمورد مسائل مرتبط با حجاب توجه ویژه داشته باشید (هم در متون و هم در تصاویر).
  6. از سخنان، متن کتب و تصاویر اشخاصی که در ایران فعالیت می کنند بدون کسب اجازه رسمی استفاده نکنید.
  7. دقت کنید که در مسائل رقابتی مثلا سخن از رقبای حاضر در بازار، به صورت مستقیم از آنها نام نبرید.
  8. قبل از درج اسناد حساس مثل ایده ساخت یک محصول جدید، حتما مراحل ثبت اختراع یا طرح صنعتی را در مراجع قانونی طی نمایید تا رقبا نتوانند از آن استفاده کنند.
  9. بهتر است در مسائل حساس به یک خبرگزاری دارای مجوز استناد کنید.
  10. حتما در فوتر تمام صفحات سایت خود درج نمایید که کپی برداری از جزء یا کل یا تغییر در محتوای مندرجات پیگرد قانونی دارد.

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۷:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

تعریف عنوان مقاله و عبارات کلیدی در سئوی محتوا

تعریف عنوان مقاله و عبارات کلیدی در سئوی محتوا

عبارت کلیدی یعنی مجموعه ای از چند کلمه که مردم در گوگل جستجو می کنند مثلا قیمت شیر پاستوریزه ، مزایای شیر پاستوریزه ، خرید شیر پاستوریزه سه عبارت کلیدی هستند که مرتبط با یک موضوع یعنی شیر پاستوریزه است. ما باید سعی کنیم عبارات کلیدی مرتبط با موضوع مقاله خود را شناسایی کرده و آنها را به نحوی در مقاله استفاده کنیم که موتور جستجو (مانند گوگل) بتوانند آنرا فهمیده و مقاله ما را به کاربرانی که به دنبال آن عبارت در سرچ می گردند نمایش دهد. من در اینجا قصد دارم راحت ترین راه برای کسب بهترین خروجی را بیان نمایم و قطعا راه های دیگری نیز برای مشخص کردن عناوین و عبارات کلیدی وجود دارد اما راهی که در زیر به آن پرداخته می شود، قبلا آزمایش شده و نتایج خوبی داشته است:

  1. هدفگذاری برای مقاله: در قدم اول باید هدف از نگارش یک مقاله مطابق آنچه که جداگانه بیان شده است مشخص شود. (مثلا فروش، رقابت، اطلاعرسانی، برندینگ، مسئولیت اجتماعی و...).
  2. حول هدف اولیه، مشخص شود که مخاطب کیست و چه علایقی دارد (تعیین مخاطب مقاله جداگانه توضیح داده شده است). سپس مقاله قرار است چگونه درمورد آن هدف سخن بگوید. (مثلا رسمی، محاوره ای، دوستانه، علمی و...).
  3. پیدا کردن عبارات کلیدی: حالا می توان شرح کلی را به هوش مصنوعی داد و از او خواست که چند عبارت کلیدی برای آن پیشنهاد دهد. مثلا اینگونه: "لطفا 20 عبارت کلیدی برای یک مقاله پیشنهاد بده که در آن به مزایای شیر برای بدن انسان می پردازد و این عبارات کلیدی مطابق اصول SEO باشد." (راه های دیگری برای به دست آوردن عبارات کلیدی وجود دارد مانند استفاده از Google Tag Manager ، مراجعه به پیشنهادات گوگل در بخش جستجو، و... اما استفاده از هوش مصنوعی راحت ترین راه است).
  4. استفاده از عبارات کلیدی پربازدید: در این مرحله ما یک لیست از عبارات کلیدی داریم که از هوش مصنوعی دریافت کرده ایم. اگر مقاله ما مرتبط با بازاریابی و فروش است، حتما از عباراتی با استفاده از کلمات خرید ، فروش ، و قیمت استفاده نموده و این عبارات را نیز به لیستی که از هوش مصنوعی گرفته ایم اضافه کنیم مثلا: قیمت شیر پاستوریزه ، خرید شیر پاستوریزه ، فروش شیر پاستوریزه. این عبارات توسط مخاطبین بسیار جستجو می شوند.
  5. تکمیل لیست عبارات کلیدی: این بخش اجباری نیست اما می تواند مفید باشد: بهتر است عبارات به دست آمده از هوش مصنوعی را تک به تک در گوگل سرچ کنیم. در پایین صفحه ی سرچ، گوگل چند عبارت دیگر را نیز پیشنهاد می دهد و می گوید که مردم اینها را نیز سرچ کرده اند. آن عبارات را نیز به لیست خود اضافه نمایید. در پایان این مرحله، شما لیستی شامل حدودا 150 عبارت کلیدی خواهید داشت.
  6. استفاده از Trends گوگل: حالا باید بررسی کنیم که کدام عبارات در گوگل بیشتر جستجو شده اند. برای این کار به آدرس trends.google.com مراجعه کرده و عبارات کلیدی را با یکدیگر مقایسه می کنیم. ما باید لیست خود را بر اساس میزان جستجو در گوگل به ترتیب بیشترین تا کمترین مرتب کنیم. (معمولا عباراتی که شامل کلمات قیمت، خرید، و فروش باشند در صدر لیست قرار می گیرند). حتی برای این منظور نیز می توان از هوش مصنوعی استفاده کرد مثلا: "لطفا این لیست از عبارات کلیدی که برای یک مقاله در سایتم تهیه کرده ام را بر اساس میزان بازدید در گوگل مرتب کن." برای این کار بهتر است از هوش مصنوعی گوگل به آدرس gemini.google.com استفاده شود چون دسترسی مستقیم به سایر اطلاعات گوگل دارد.
  7. اولویت بندی عبارات کلیدی: دقت شود که بعد از مرتب سازی عبارات کلیدی، باید بررسی شود که این عبارات با قوانین، هنجارها، استراتژی های شرکت، و برند در تناقض نباشد. مثلا ممکن است یک شرکت با توجه به اولویت های برند خود نخواهد از عبارات کلیدی مانند قیمت شیر خوراکی استفاده کند اما این عبارت در صدر لیست ما باشد. در این حالت اولویت با الزامات شرکت است و آن عبارت از لیست ما حذف می شود.
  8. انتخاب و ایجاد عنوان مقاله: حالا اولین عبارتی که در لیست ما باقی مانده است، عنوان مقاله ما خواهد بود زیرا بیشترین میزان جستجو را در گوگل داشته است. این عبارت می تواند 50 تا 60 کاراکتر (با احتساب فاصله یا اسپیس) باشد پس اگر عبارت کلیدی شما کوتاه است، می توانید چند عبارت کلیدی که در اول لیست شما است را با هم ادغام کنید مثلا: مزایای شیر پاستوریزه + قیمت شیر پاستوریزه + خرید شیر پاستوریزه + فروش شیر پاستوریزه = مزایای شیر پاستوریزه و قیمت خرید و فروش آن . دقت کنید که از کلمه تکراری استفاده نشود و عبارت نهایی معنی داشته باشد مثلا: "مزایای شیر پاستوریزه قیمت خرید فروش" از نظر گرامری اشتباه است و مـ .وتور جسـ .تجو متوجه می شود که قصد فر. یب او را دارید.
  9. سرفصل های مناسب برای مقاله در سایت: عبارات باقیمانده در لیست شما می توانند برای سرفصل های مقاله استفاده شوند. اینجا نیز می توانید از ادغام کلمات کلیدی مشابه بند 8 استفاده کنید.
  10. طول مقاله در SEO: برای مشخص کردن طول مقاله، لازم است عبارات کلیدی که در ساخت عنوان استفاده شده است را در گوگل سرچ کنید مثلا مزایای شیر پاستوریزه ، قیمت شیر پاستوریزه ، خرید شیر پاستوریزه ، فروش شیر پاستوریزه را در گوگل سرچ می کنیم و به اولین سایتی که نمایش می دهد وارد می شویم. (یعنی جمعا به چهار سایت وارد می شویم). وقتی وارد هرکدام از سایتها شدیم، کل متون سایت را کپی  کرده (CTRL+A) و در ورد وراد می کنیم. حالا می توانیم تعداد کلمات نوشته شده در هرکدام از سایتها را مشاهده کنیم و مثلا سایت اول 1000 کلمه ، سایت دوم 1200 کلمه، سایت سوم 900 کلمه، و سایت چهارم 1600 کلمه داشته است. مقاله ای که ما قصد نوشتن آنرا داریم باید دوبرابر تعداد کلمات در بیشترین سایت را داشته باشد یعنی 3200 کلمه.
  11. چگالی عبارات کلیدی در متن: مهم است که در هر پاراگراف حتما یک بار از عبارت کلیدی که برای عنوان آن پاراگراف استفاده شده است استفاده کنیم یعنی مثلا چنانچه عنوان انتخاب شده برای آن پاراگراف قیمت شیر پاستوریزه است، در نقطه ای از متن بگوییم: "ولی در مورد قیمت شیر پاستوریزه باید گفت که ...". این کار باعث می شود که موتور جستجو مطمئن شود که متن شما مرتبط به موضوع است و قصد فر .یب او را ندارید. دقت شود که میزان استفاده از عبارت کلیدی در هر 500 کلمه یکبار است (اگر آن پاراگراف کمتر از 500 کلمه بود فقط یک بار در متن استفاده شود). اما محدودیتی در استفاده از اجزای آن مانند قیمت و شیر و پاستوریزه وجود ندارد. این قاعده در مورد عنوان اصلی مقاله نیز صادق است یعنی مثلا اگر مقاله ای شامل 3200 کلمه باشد، ما باید 6 بار از عین عبارت کلیدی در نقاط مختلف مقاله استفاده کنیم.

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۷:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

نوشتن هدلاین ها در طراحی سایت

نوشتن هدلاین ها در طراحی سایت

در هر مقاله باید عناوین مشخص شده باشند تا موتور جستجو بتواند آنها را شناسایی کند. برای این کار باید از تگ های H در HTML استفاده شود مثلا:

<h1>مزایای شیر پاستوریزه</h1>

مثال بالا به موتور جستجوگر می فهماند که عنوان مقاله ما مزایای شیر پاستوریزه است. اما در یک مقاله باید از تگ های H به صورت زیر استفاده شده باشد:

  • توضیح تگ H1 : با این تگ باید عنوان مقاله را مشخص کنیم و معمولا عنوان مقاله در ابتدای آن قرار دارد. دقت شود که هر مقاله صرفا یک عنوان دارد بنابراین از تگ <h1> در کل آن صفحه فقط یک بار باید استفاده نمود. (فرض کنید که از این تگ در دو نقطه ی مختلف صفحه وب خود استفاده نموده باشید. حتی اگر یکی را Hide کرده باشید باز هم دو تگ H1 در صفحه وجود دارد و تمام تلاشهای شما در SEO به هدر می رود) توجه شود که توضیح درمورد نحوه انتخاب عنوان و عبارات کلیدی به صورت جداگانه بیان شده است.
  • توضیح تگ H2 و توضیح تگ H3 : از این تگ ها برای عنوان پاراگراف ها استفاده کنید و همیشه تعداد تگ های H3 باید دو برابر تگ های H2 باشد (یعنی اگر مقاله شما 9 پاراگراف است، 3 عنوان با تگ H2 و 6 عنوان با تگ H3 در صفحه وجود داشته باشد) تگ های H2 به موتور جستجو می گویند که عناوین مهم پس از عنوان اصلی (h1) کدام هستند. تگ های H3 نیز برای عناوین با اهمیت کمتر نسبت به H2 است.
  • توضیح تگ H4 : از این تگ معمولا برای سرلیستها، کلمات کلیدی در پایین مقاله، و یا لینک های موجود در منو استفاده کنید. تعداد استفاده از این تگ محدودیتی ندارد و البته اجباری نیز نیست ولی وجود آن در سئو تاثیر دارد.
  • توضیح تگ H5 : از این تگ معمولا برای لینک های موجود در فوتر استفاده می شود و استفاده از آن دارای محدودیت تعداد نمی باشد. همچنین درج تگ H5 اجباری نیست ولی در سئو موثر است.
  • توضیح تگ H6 : حقیقتا استفاده از این تگ برای موارد بسیار نادر است و در سایتهایی مفید است که انبوهی از اطلاعات را برای معرفی به موتورهای جستجوگر داشته باشند. این تگ اجباری نیست اما تاثیری مختصر در سئو دارد (این تاثیر مختصر در رقابتهای سنگین مثلا بین سایتهای فروش بیمه و بلیط هواپیما و امثال اینها مهم است).

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

تکنیک های تایتل و دسکریپشن در SEO

تکنیک های تایتل و دسکریپشن در SEO

تعریف تایتل و دسکریپشن یکی از کلیدی ترین موضوعاتی است که در بین دو شاخه SEO تکنیکال و SEO محتوا قرار دارد. استانداردهای موتورهای جستجو در مواجهه با این مقوله متفاوت است و دایما مورد بازنگری قرار می گیرد اما در این گفتار سعی می شود مطابق با آخرین تغییرات در الگوریتم گوگل بیان گردد

تایتل: شما وقتی در گوگل چیزی را جستجو می کنید، نتایج جستجو را در موتور جستجوگر مشاهده خواهید کرد. هرکدام از این نتایج جستجو دارای یک عنوان است و در زیر آن چند خط توضیحات نیز نوشته شده است.

تایتل همان عنوانی است که در هرکدام از نتایج سرچ گوگل مشاهده می کنید و در زیر آن توضیحاتی نیز درج شده است. شناسایی تایتل مناسب دارای همان تعریفی است که در بخش هدلاین ها بیان شد یعنی تایتل یا عنوان صفحه باید عینا همان عبارتی باشد که در هدلاین H1 برای صفحه تعیین شده است. برای تعریف تایتل لازم است از کد متا به شرح زیر استفاده شود:

<meta name="viewport" content="عنوان مقاله یا صفحه که در H1 بیان شده است">

لازم به ذکر است، در سیستم های مدیریت محتوا مانند وردپرس لازم نیست که از کد متای فوق استفاده کنید و همان نامی که برای صفحه تعریف می کنید، به صورت اتوماتیک در تگ تایتل قرار می گیرد. تایتل باید حداکثر 50 الی 60کاراکتر باشد (با احتساب اسپیس یا فاصله).

دسکریپشن: در ادامه ی تایتل که در بالا بیان شد، گفته شد که در زیر تایتل چند خط توضیحات نیز درج می شود تا کاربر بتواند آنرا خوانده و تشخیص دهد که وارد سایت شود یا خیر. در نوشتن دسکریپشن باید به موارد زیر توجه نمود:

  1. طول دسکریپشن حداکثر 150 کاراکتر است (با احتساب فاصله یا اسپیس)
  2. در بخش دسکریپشن نیز باید یک بار عین عبارت تایتل نوشته شده باشد.
  3. دسکریپشن را آنقدر جذاب بنویسید که کاربر بر روی سایت شما در نتایج گوگل کلیک کند. اگر سایت شما کلیک کمی در نتایج جستجو دریافت کند، گوگل درک می کند که سایت شما برای کاربران جذاب نبوده و شما را در نتایج جستجو در آن عنوان تنزل می دهد.
  4. اگر شما برای صفحات سایت خود دسکریپشن تعیین نکنید، گوگل از 150 کاراکتر اول صفحه به صورت اتوماتیک استفاده کرده و آنرا دسکریپشن فرض می کند. بنابراین بهتر است متن دسکریپشن را در ابتدای مقاله خود در سایت نیز استفاده کنید تا موتور جستجو فکر نکند که او را فر .یب داده اید.
  5. برخی افزونه ها در سیستم های مدیریت محتوا وجود دارند که به شما کمک می کنند دسکریپشن را به آسانی درج کنید (مثلا yoast seo در وردپرس) اما چنانچه بخواهید آنرا به صورت دستی وارد کنید، باید از کد زیر استفاده نمایید: <meta name="description" content="توضیحات که در آن تایتل صفحه تکرار شده و 150 کاراکتر است">

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

تصویر شاخص و پارامترهای شبکه های اجتماعی

تصویر شاخص و پارامترهای شبکه های اجتماعی

حتما در گوگل مشاهده کرده اید که برخی از نتایج جستجوها همراه با تصویر است و یا وقتی که یک صفحه وب را در پیامرسان ها یا شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارید توضیحات مناسب و تصویر دارند. این مسئله برای سئوی آن صفحه از نظر موتورهای جستجو بسیار مهم است و جایگاه صفحه را به شدت ارتقا می دهد. پیشنهاد شخص من برای تعیین تصویر شاخص یا تایتل و دسکریپشن که برای درج در شبکه های اجتماعی مفید باشد آن است که از افزونه ها استفاده شود (مثلا yoast در وردپرس) اما چنانچه اصرار دارید که از روشهای دستی استفاده کنید، می توانید "متا تگ OG یا open graph" را در گوگل جستجو کنید. با توجه به اینکه توضیحات موجود در اینترنت واضح است از تکرار آن صرفنظر می شود. اما نکات مهم برای نوشتن تایتل و دسکریپشن در این بخشها آن است که بهتر است متن تایتل و دسکریپشن (که به صورت جداگانه توضیح داده شد) عینا در این بخش نیز کپی کپی شود.

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

بخش بندی مقاله مناسب برای سئو

بخش بندی مقاله مناسب برای سئو

بخش بندی مقاله به کاربران کمک می کند تا بتوانند مطالعه آسان تری داشته و تجربه کاربری بهبود یابد. تجربه کاربری به صورت مستقیم بر روی SEO تاثیری ندارد اما چنانچه بتوانیم تجربه خوبی را برای کاربر فراهم کنیم، احتمال حضور مجدد او در سایت ما افزایش می یابد و این مولفه باعث بهبود امتیاز سایت در موتورهای جستجو می شود. اصلی ترین دلایلی که باید مقالات را بخش بندی کرد به شرح زیر است:

  1. باعث بهبود تجربه کاربری و رشد جایگاه سایت در موتورهای جستجو می شود.
  2. به کاربر این حس را القا می کند که مقاله دارای محتوای علمی مناسبی است.
  3. می توان از عناوین مختلفی برای پاراگراف ها استفاده کرد که تاثیر بسیار زیادی در SEO دارد (روش انتخاب عناوین به صورت جداگانه توضیح داده می شود که اتفاقا مهم ترین مسئله در مقاله نویسی با هدف سئو است).
  4. باعث انسجام محتوا می شود و ممکن است بعدا به عنوان رفرنس معرفی شود.

بخش های مقاله در سایت

معمولا بخش های یک مقاله شامل مواردی است که در ادامه بیان می شود. نمونه ی صحیح درج مقاله را می توان ویکی پدیا دانست و پیشنهاد می شود برای درج بهتر بخشهای زیر، به بررسی یک مقاله در ویکی پدیا بپردازید:

  • مقدمه/خلاصه: این بخش باید حداکثر 50 کلمه بوده و آنقدر جذاب باشد که کاربر را به مطالعه مقاله ترغیب کند. (توجه شود که 50 کلمه شامل استاندارد گوگل نیست ولی منظور آن است که کلیات اساسی و جذاب مقاله در متنی بسیار کوتاه بیان شود). بهتر است در این بخش مسائلی مثل فروش محصول یا اهداف مارکتینگ مطرح نشود تا کاربر حس نکند که با یک محتوای تبلیغاتی مواجه است و متن مقاله را بخواند.
  • فهرست: وجود فهرست علاوه بر اینکه باعث انسجام مقاله می شود، به کاربر اینطور القا می کند که دارای بار علمی قابل قبولی است.
  • سرفصل ها: انتخاب نام سرفصل ها در بخش کلمات کلیدی به صورت کامل بیان می شود اما موارد مهمی که در نوشتن سرفصلها باید توجه داشت به شرح زیر است:
    • هر سرفصل حداقل یک پاراگراف باشد و هر پاراگراف حدودا 100 کلمه داشته باشد. (دقت شود که پاراگراف ها بیش از حد طولانی و بیش از حد کوتاه نباشد.
    • عنوانی که برای سرفصل انتخاب می شود یک بار عینا در متن پاراگراف نیز درج شود تا موتور جستجو بفهمد که متن پاراگراف با عنوانی که برای آن پاراگراف انتخاب شده کاملا مرتبط است. این موضوع باعث رشد جایگاه مقاله در جستجوهای گوگل می گردد.
    • تمام سرفصل های مقاله از نظر محتوا به یکدیگر مرتبط باشند مثلا اینطور نباشد که یک پاراگراف درمورد شیر باشد و یک پاراگراف درمورد جاروبرقی.
    • بهتر است هر پاراگراف لینک به سایر صفحات سایت داشته باشد. (به ازای هر 100 کلمه 1 لینک درج شود و توجه شود که بیشتر از این نباشد. تعریفی تحت عنوان لینکزار وجود دارد یعنی صفحاتی که لینک های متعددی به صفحات مختلف دارند و گوگل این سایتها را اسپم می کند).
    • بهتر است برای هر پاراگراف یک تصویر درج شود و توضیحات تصویر (ALT) نیز با عنوان آن پاراگراف یکسان باشد.
  • نقل قول‌ها و مثال‌ها: استفاده از مثالها و نقل قول ها باعث افزایش غنای یک مقاله می شود و به مخاطب کمک می کند که اولا مسئله را بهتر درک کند و ثانیا به کیفیت محتوا بیشتر اعتماد نماید. باید توجه داشت که در مقاله های تخصصی و حساس (مانند پزشکی و سلامت) حتما نقل قول و یا آمار با استناد به یک رفرنس معتبر انجام شود.
  • نتیجه‌گیری: وجود نتیجه گیری از چند جهت مهم است:
    • باعث می شود که متن مقاله طولانی تر شود که در SEO حائز اهمیت است.
    • باعث تکرار مباحث مهم می شود و گوگل می فهمد که در این مقاله چندین بار به آن اشاره شده است.
    • باعث می شود که مخاطب بتواند در نهایت به نتیجه ای برسد که نویسنده می خواهد (مثلا نیاز به خرید یک محصول)
  • رفرنس‌ها: این بخش کمک می کند که کاربر بتواند نسبت به اعتبار محتوای مقاله اطمینان حاصل کند. علاوه بر این، گوگل نیز علاقه خاصی به مقالات دارای رفرنس دارد و مهم است که حتما در عنوان این بخش از کلمه رفرنس یا منابع استفاده شود.

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

سئوی تصاویر در مقالات سایت

سئوی تصاویر در مقالات سایت

استفاده از عناصر بصری در مقاله از جنبه های مختلفی مهم و مفید است که ارتباط مستقیم با تجربه کاربری دارد و باعث بهبود آن می شود. از این جهت موتورهای جستجو نیز تمایل دارند مقالات و سایتهایی را به مخاطبین خود نشان دهند که تجربه کاربری مناسبی برای ایشان فراهم کنند. همچنین جستجوی عکس و ویدیو نیز از اصلی ترین خدمات موتورهای جستجو است بنابراین باید توجه ویژه به آن نمود. مهمترین مولفه های درج تصویر در سایت به شرح زیر است:

  1. نوشتن توضیحات تصویر: همانطور که در بخشهای دیگر نیز بیان شد موتورهای جستجوگر از طریق متن به بررسی محتوای سایتها می پردازند بنابراین لازم است هر تصویر در سایت ما داری توضیحات باشد (در HTML به آن خصوصیت ALT گفته می شود). در توضیحات یک تصویر باید عینا عنوان مقاله و عنوان سرفصل درج شده باشد تا موتور جستجو بفهمد که این تصویر مرتبط با مقاله و سرفصل مذکور است. این کار باعث می شود که غنای مقاله از نظر موتور جستجو افزایش یابد. مثلا فرض کنید عنوان مقاله خواص شیر خوراکی و عنوان سرفصل نیز نحوه تهیه شیر باشد در این حالت توضیحات تصویر می شود: خواص شیر خوراکی و نحوه تهیه شیر
  2. ابعاد مناسب تصویر سایت: دقت کنید که ابعاد تصویر دقیقا همان ابعادی باشد که در سایت درج می شود. مثلا اگر باید تصویر در سایت با ابعاد 400×600 پیکسل درج شود، ابعاد فایلی که آپلود می کنیم نیز در همین اندازه باشد نه بزرگتر. این اصلاح سایز می تواند از طریق نرم افزارهای گرافیکی مانند فتوشاپ انجام شود.
  3. نقطه در هر اینچ (DPI): میزان تراکم نقاط در هر اینچ باعث افزایش یا کاهش حجم تصویر می شود. میزان DPI مناسب برای چشم انسان 72DPI است بنابراین لازم نیست از میزان DPI بالاتر مانند 300 یا 600 DPI یا بالاتر که عموما در کیفیت چاپ موثر است استفاده نمود.
  4. فرمت عکسها در سئو: بهتر است تاجای ممکن از فرمت JPG در سایت استفاده شود که حجم پایینتری نسبت به سایرین دارد. جدیدا فرمتی تحت عنوان WebP نیز معرفی شده که حجم بسیار پایینتری حتی نسبت به JPG دارد. فرمت دیگری که برای تصاویر سایت مناسب است avif بوده اما به قدری جدید است که هنوز توسط برخی مرورگرها پشتیبانی نمی شود.
  5. حجم مناسب تصاویر در محتوا: هرگز حجم یک تصویر نباید بیشتر از 200 کیلوبایت باشد. همچنین مجموع حجم کل یک صفحه (تصاویر، کد، فونت و...) نباید بیشتر از 2 مگابایت باشد.
  6. تعداد تصاویر در مقاله: تعداد تصاویر ارتباط مستقیم با میزان متن موجود در یک صفحه دارد و بهتر است برای هر پاراگراف یک تصویر درج شود (با فرض سایر شرایط). این موضوع باعث جلوگیری از خستگی مخاطب در مطالعه قاله شده و ماندگاری او در صفحه را افزایش می دهد. عامل دیگری که در تعیین تعداد تصاویر موثر است، نتایج آنالیزی است که از سایر رقبا کسب شده مثلا اگر در مقاله ی رقیب 3 تصویر وجود دارد، در مقاله ما باید 6 تصویر باشد.
  7. استفاده از تصویر یونیک: درست است که موتورهای جستجو هر تصویری را از طریق توضیحات آن می شناسند اما موتورهای جستجوی تصویر (مانند گوگل لنز) که بر روی پردازش تصاویر فعالیت می کنند، تشخیص می دهند که یک تصویر یونیک است یا کپی. در حال حاضر اعلام نشده که استفاده از تصاویر کپی امتیاز منفی دارند یا خیر اما با پیشرفتهای هوش مصنوعی احتمالا استفاده از تصاویر کپی به نیز دارای امتیاز منفی خواهد بود.

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

استفاده از ویدیو در مقاله

استفاده از ویدیو در مقاله

درج ویدیو در مقاله از جهات مختلفی مفید است اما شرایط درج خاصی دارد که در ادامه بیان می شود. مهمترین مزایای درج ویدیو در مقاله به شرح زیر است:

  1. افزایش ماندگاری: یکی از پارامترهایی که برای موتورهای جستجو مهم است، مدت زمانی است که مخاطب در یک سایت حاضر می ماند. اینگونه جستجوگر می فهمد که آن سایت و آن مقاله برای مخاطب مفید بوده است زیرا اگر مفید نبود سریعا سایت را ترک می کرد. استفاده از ویدیو باعث می شود که کاربر در زمان تماشای ویدیو از سایت خارج نشود.
  2. ذات محتوای ویدیویی: یک محتوای ویدیویی در زمانی اندک اطلاعات کاملی را به مخاطب ارائه می دهد و با ظهور شبکه های اجتماعی استفاده از محتوای ویدیویی رشد چشمگیری داشته است. بنابراین درج ویدیو برای مخاطبین جذاب و مفید است.
  3. مهمترین پارامترهای درج ویدیو در سایت به شرح زیر است:
  4. ابعاد مناسب ویدیو: اگر مخاطب سایت ما صرفا از موبایل استفاده می کند، کیفیت 480 نیز می تواند کافی باشد. ابعاد نمایش در سایز دسکتاپ نیز حداکثر 720 کافی است. تا جای ممکن باید سعی کرد که دیدن ویدیو برای مخاطب آسان باشد پس استفاده از ویدیوهای با حجم بالا مناسب نیست.
  5. بارگذاری ویدیو: ویدیو را هرگز نباید در صفحه ی مقاله به صورت مستقیم بارگذاری کرد بلکه می توان در شبکه های اشتراک ویدیو (مانند یوتوب یا آپارات) درج کرد و صرفا کد embed را در سایت درج نمود تا از شبکه اشتراک گذاری ویدیو فراخوانی شود. این کار باعث سبک شدن سایت ما و مقاله می شود.
  6. توضیحات ویدیو برای سئو: همانطور که در بخشهای دیگر نیز بیان شد موتورهای جستجوگر از طریق متن به بررسی محتوای سایتها می پردازند بنابراین لازم است هر ویدیو در سایت ما داری توضیحات باشد (در HTML به آن خصوصیت ALT گفته می شود). در توضیحات یک ویدیو باید عینا عنوان مقاله و عنوان سرفصل درج شده باشد تا موتور جستجو بفهمد که این ویدیو مرتبط با مقاله و سرفصل مذکور است. این کار باعث می شود که غنای مقاله از نظر موتور جستجو افزایش یابد. مثلا فرض کنید عنوان مقاله خواص شیر خوراکی و عنوان سرفصل نیز نحوه تهیه شیر باشد در این حالت توضیحات ویدیو می شود: خواص شیر خوراکی و نحوه تهیه شیر
  7. فرمت مناسب ویدیو: بهتر است تا جای ممکن از فرمت MP4 در سایت استفاده شود که حجم پایینتری نسبت به سایرین دارد.
  8. تعداد ویدیو در هر صفحه: تجربه نشان داده که درج یک ویدیو در مقاله کافی است اما چنانچه مقاله به جنبه های مختلفی از یک موضوع می پردازد می توان از چند ویدیو نیز استفاده نمود. اگر ویدیو بسیار طولانی است، بهتر است آنرا به بخشها و سرفصلهای مختلف تقسیم کنیم تا مشاهده آن برای کاربر آسان باشد.
  9. محدودیت های ویدیو: در حال حاضر موتورهای جستجو و هو مصنوعی به آنالیز ویدیو نمی پردازد و آنرا صرفا از طریق توضیحات شناسایی می کند. البته برخی پارامترها مانند محتوای جنسی، خشونت آمیز و... از نظر موتورهای جستجو مخفی نمی ماند و به آنها حساس هستند پس دقت کنید که محتوای مذکور در دسته بندی های تروریستی، خشونت آمیز، جنسی و... شناسایی نشود.
  10. ویید یوی یونیک: (چون این محتوا بر روی سایت من درج می شود ناچارم این بخش را طوری بنویسم که بزرگور متوجه نشود). اگر قسـ. .ـد دارید از ویید یویی استفـ. .ــاده کنید ک کـ. .ـپی رایـ. .ـت دارد کافیست با یک برنامه مثل پریـ. .ـمیر سرعت ویید. یو را 5 در سعد افزایش دهید. این تغییر با چشم انسان قابل تشخیص نیست اما موتـ. .ـرهای جسـ. .ـتجو آنرا به عنوان یک ویید یوی جدید می شناسند و مشکل حل می شود.

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت

درج لینک در مقاله

درج لینک در مقاله

در الگوریتم های قدیمی تولید محتوای متنی، درج لینک صرفا محدود به لینک سازی داخلی می شد که مدتهاست تغییر یافته است. اکنون لینک سازی دارای برخی استانداردها و مولفه ها می باشد که در ادامه به آن می پردازیم:

  1. عنوان لینک: عنوان لینک یعنی عبارتی که بر روی آن کلیک می کنیم و به صفحه ای دیگر منتقل می شویم و این عبارت برای موتورهای جستجو بسیار مهم است. برای مثال حتما دیده اید که در برخی سایتها نوشته اند: برای مشاهده اینجا را کلیک کنید. استفاده از کلمه «اینجا» برای عنوان لینک، بدترین عنوان ممکن است زیرا برای معرفی صفحه ای که به آن ارجاع می دهد صرفا از عبارت «اینجا» استفاده نموده و موتور جستجو نیز نمی فهمد که اینجا یعنی چه. در این مثال بهتر بود عنوانی واضح مانند آموزش استفاده از فتوشاپ استفاده می شد تا گوگل بفهمد که از آن صفحه با چه عنوانی یاد شده و آن صفحه را در جستجوهای مرتبط با عبارت آموزش استفاده از فتوشاپ بالاتر نمایش دهد. طریقه انتخاب عنوان لینک مناسب نیز مشابه انتخاب کلمات کلیدی است که جداگانه بیان می گردد.
  2. توضیحات لینک: ویژگی توضیحات که در گذشته صرفا برای تصاویر لازم بود، جدیدا در بیان ویژگی یک لینک نیز مهم است و باید برای هر لینک (که در HTML به آن ALT گفته می شود) نوشته شود. این کار باعث می شود که گوگل و سایر موتورهای جستجو بتوانند بفهمند که صفحه ی مقصد در چه زمینه هایی مفید است و آن صفحه را در نتایج جستجو بالاتر نشان دهند.
  3. تولتیپ: وقتی که ماوس را بر روی یک لینک می بریم، توضیحات کوتاهی نمایش داده می شود که به آن تولتیپ می گویند. استفاده از تولتیپ برای مشخص کردن توضیحات مرتبط با لینک مفید است و در نتایج جستجو نیز تاثیر دارد.
  4. لینکهای داخلی: این لینکها که به آنها internal links نیز گفته می شود برای ارجاع از یک صفحه سایت به صفحه ای دیگر استفاده در همان سایت استفاده می شود (یعنی ارجاع به خارج از سایت نیست). استفاده از این نوع لینکها در مقالات (با فرض عنوان مناسب، توضیحات، و تولتیپ) مفید است و باعث رشد صفحه مقصد در نتایج سرچ می شود. میزان استفاده از لینکهای داخلی در هر پاراگراف حداکثر 2 بار است.
  5. لینکهای خارجی: این نوع لینکها که به آن external links نیز گفته می شود، برای ارجاع از داخل سایت ما به سایتی دیگر است. در گذشته این نوع ارجاع دادن به شدت منع می شد اما در الگوریتم های جدید، ایم مسئله تغییر یافته است. انواع لینکهای اکسترنال به شرح زیر است:
    • NoFollow Links: این خصوصیت که در HTML وجود دارد، به موتورهای جستجوگر می گوید که این لینک را دنبال نکنند (یعنی سایت ما صرفا از آن نام برده اما درمورد اعتبار سایت مقصد نظری ندارد). معمولا در ارجاع به سایتی دیگر از این نوع لینک استفاده می شود تا رتبه سایت ما تنزل نکند. در استانداردهای جدید، استفاده ی محدود از این نوع لینک در مقالات باعث می شود گوگل تصور کند که شما برای محتوای خود رفرنس ارائه داده اید و همین مسئله باعث می شود که مقاله شما را نیز در نتایج جستجو بالاتر نمایش دهد.
    • DoFollow Links: در استفاده از این لینکها بسیار دقت کنید زیرا با درج آن به موتور جستجوگر می گویید که اعتبار سایت و مقاله شما وابسته به سایتی است که لینک به آن ارجاع داده شده است. این نوع لینک صرفا برای سایتهای بسیار بزرگ مانند خبرگزاری ها مجاز است و در رتبه آنها تاثیری ایجاد نمی کند. ارجاع از یک سایت بزرگ به سایت شما باعث می شود که سایت شما توسط گوگل مفید تشخیص داده شود زیرا سایتی شما را معرفی کرده که اعتبار قابل توجهی دارد.  

قواعد لینکهای خارجی External Links

(موارد زیر بر اساس تجربه مشخص شده است و گوگل هیچگاه به صورت رسمی برای این موارد مطلبی را انتشار نداده است).

  1. شما فقط مجاز به استفاده از لینکهای NoFollow هستید تا رتبه سایت شما تنزل نکند.
  2. فقط به سایتهایی ارجاع دهید که در سطح جهانی مطرح هستند (مثلا دانشگاه ها یا وزارتخانه ها).
  3. بهتر است عنوان لینک با عنوان سایت مقصد یکسان باشد مثلا: جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت وزارت آموزش و پرورش مراجعه فرمایید.
  4. بهتر است به سایتهای دامنه IR ارجاع داده نشود مگر آنکه شدیدا مجبور باشید.
  5. بهتر است به صفحه اول یک سایت دیگر لینک ندهید بلکه لینک شما به یک خبر یا مقاله در آن سایت باشد. اینگونه موتورهای جستجو می فهمند که شما مطلبی مفید نوشته اید و قصد دارید که کاربران خود اطلاعات کاملتری در سایتهای دیگر نیز معرفی کنید.
  6. استفاده از لینکهای خارجی باید به تعداد محدود انجام شود که قاعده ای نیز برای آن اعلام نشده است اما تجربه نشان داده که می توان به ازای هر 400 کلمه یک لینک خارجی با شرایط فوق درج نمود.

۰۹ خرداد ۰۳ ، ۱۶:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دایره المعارف مدیریت