معماری برند

وقتی در یک شرکت و زیرمجموعه های آن چند برند وجود داشته باشد، روابط بین آنها و تاثیرشان بر یکدیگر اهمیت می یابد که به آن معماری برند گفته می شود. در معماری برند سطوح مختلفی برای برندسازی فرض می شود که تمام خانواده ی آن برند را تحت الشعاع قرار می دهد و عموما وابسته به برند مادر است. سه سطح کلیدی برای برندسازی وجود دارد که شامل موارد زیر است:

  1. برند شرکتی، خانواده برندها، یا برند چتری: فرض کنید برندی برای پوشاک با نام «گلچین» وجود دارد. این برند چند زیرمجموعه با نامهای «گلچین پارچه» و «گلچین نخ» و «گلچین دوخت» هم دارد که زیرمجموعه های برند مادر هستند و تقویت هرکدام باعث افزایش ارزش برند اصلی می شود.
  2. برندهای تایید شده و زیربرندها: برندهایی که اعتبار خود را از برند بالادستی می گیرند مثلا فرض کنید که یک شرکت داروسازی اقدام به تولید خمیر دندان با برندی دیگر کند. در اینجا مشتریان به واسطه اعتمادی که به برند داروساز دارند، به برند جدید نیز اعتماد می کنند.
  3. برند منفرد: در زمانی که یک شرکت بخواهد در چندین بازار بی ربط ورود کند، معمولا از برندهای متفاوتی استفاده می کند. این سبک معماری برند باعث افزایش هزینه در برند سازی می شود اما درصورت شکست یک برند، تاثیرات منفی بر سایر برندهای آن شرکت نخواهد داشت.

بر اساس نظریات: آسبرگ، آگلا، موزلک، لمبکین، اولینز