ماهیت رسانه چیست؟

در این بخش قصد ندارم آنچه را بگویم که در تمام تعاریف آکادمیک از رسانه بیان شده است بنابراین مستقیما به اصل موضوع می پردازم. «رسانه ابزاری است که پیامی باورپذیر را از یک یا چند گوینده به یک یا چند شنونده که تمایل به شنیدن آن پیام دارند با هدفی مشخص انتقال دهد و این انتقال پیام مطابق اصول ارتباط باشد». همین تعریف مشخص می کند که گستره و انواع رسانه ها تقریبا شامل تمام آن چیزی می شود که در اطراف می بینیم. در زیر به انواع اجزای رسانه می پردازیم:

  • پیام: اکثر متکلمین می گویند که پیام ها شامل انواع نوشتاری، گفتاری، و دیداری است اما من معتقدم که حتی بویایی و چشایی و لامسه را نیز باید جزو انواع پیام دانست. مثلا وقتی که ما از یک عطر گرانقیمت در مهمانی ها استفاده می کنیم، ممکن است قصد داشته باشیم که پیامهایی را به اطرافیان انتقال دهیم. همچنین وقتی به یک بنای مذهبی می رویم، احتمالا با اجزایی در طراحی آن مواجه می شویم که اهداف تبلیغات مذهبی دارد. اگر به اطراف خود دقت کنیم، غیر ممکن است که یک عنصر تبلیغاتی حاوی پیام نبینیم.
  •  هدف: اینجا با مقوله ای مواجه هستیم که تقریبا تمام ابعاد رسانه را دربر می گیرد. ما ابدا با هیچ رسانه بیطرفی مواجه نیستیم و واقعا هم هیچ رسانه ای بیطرف نیست! اگر می خواهید بدانید که یک رسانه طرفدار چه تفکری است، راحت ترین راه آن است که ببینید از چه منابعی تامین مالی می شود. مشخص است وقتی که کسی برای کاری پول می گیرد، نمی تواند علیه منبع تامین پول چیزی بگوید و درواقع رسانه همیشه در خدمت ارضای علایق صاحبان سرمایه است. حتی اگر من بعنوان مستقل نیز قصد داشته باشم حرفی را به شما انتقال دهم، قطعا هدفی از این کار دارم بنابراین بیطرفی در هیچ گفتاری ممکن نیست.
  • ابزار: انواع ابزارهای انتقال خبر در طول تاریخ بشری متفاوت بوده است. اولین ابزار انتقال خبر را باید مبدا اختراع زبان دانست که افراد می توانستند آنچه که در ذهن دارند را انتقال دهند. این روند بعد از اختراع خط توسط نوشتار ادامه یافت که بعد از ظهور چاپ، با گسترش جراید همراه گشت. بعد از پیشرفت علوم مخابراتی، ابزارها با رادیو و تلویزیون گسترش یافت و در دوران فعلی با ظهور اینترنت، شکل خبررسانی به سایتها و شبکه های اجتماعی نیز کشانده شد. اما نکته ای که در این میان مطرح است، استفاده ی دولتها از ابزارها و محدود کردن کانالهای رسانه است. همیشه دولتها دوست دارند که تنها منبع تامین اخبار برای مردم خود باشند تا اینگونه بتوانند به افکار عمومی جهت دهی کنند. یک مثال بارز از موفقیت در این رفتار را باید عملکرد حکومت کره شمالی دانست که باعث شده مردم آن کشور تصور کنند که خوشبخت ترین مردم جهان هستند. از زمان رشد شبکه های تلویزیونی ماهواره ای و ظهور اینترنت، قدرت و نفوذ رسانه های دولتی در تمام جهان افول چشمگیری داشته است زیرا رسانه های حکومتی دیگر تنها کانال اطلاع‌رسانی اخبار به مردم نیستند. اینجاست که رقابت در بین رسانه ها برای جذب مخاطب با هدف شکل دهی به افکار عمومی آغاز می شود. مهمترین راهکارهای رقابت رسانه ها شامل موارد زیر است:
    • در دسترس بودن که پس از ظهور اینترنت کلا تغییر کرد.
    • ارزان یا رایگان بودن (مثلا با ظهور اینترنت، اقبال روزنامه ها کاهش چشمگیری داشت).
    • بیان اخبار از دیدگاه های مختلف (حفظ بیطرفی در ظاهر).
    • بهره گیری از تکنیک های زیبایی شناسی مانند رنگ و موسیقی.
    • بیان آنچه که مخاطب دوست دارد بشنود هرچند دروغ باشد.
    • بهره گیری از تکنیک های جنسی که جزوی از ذات بشر است (بحث در این مورد بسیار است اما هرگز نمی توان به آن بی اعتنا بود).
    • پوشش دادن تمام سلایق جهت جذب حداکثری و تنوع.
    • تولید اخبار جدید و تبدیل شدن به اولین مرجع خبر برای مخاطب.
    • پرهیز از شعار زدگی و بیان نظرات همه (هرچند در ظاهر).
    • برقراری ارتباط تعاملی و فاصله گرفتن از مونولوگ (مونولوگ یعنی یک گوینده و چندین شنونده - مخالف دیالوگ یعنی گفتگویی گروهی که همه هم شنونده و هم گوینده هستند).