تفکر و سواد رسانه ای
کاربرد این عبارت در جامعه ی ایرانی ابدا به معنی تفکر و سواد نیست! احتمالا با شنیدن عبارت «تفکر و سواد رسانه ای» به یاد افرادی افتادید که قصد دارند تفکرات متضاد با خودشان را تخریب کرده و شما را نادان جلوه دهند تا قبول کنید که تفکر ایشان خوبِ مطلق است. این عبارت در جامعه ی ما معادل واژه ی بصیرت فرض می شود که استفاده از آن نیز محدود به دیدگاه های خاصی می گردد و درواقع هر کسی که تفکری نزدیک به ساختار ایشان داشته باشد باسواد و بابصیرت فرض می شود و اگر تضادی با آن داشته باشد گمراه و نادان و فریب خورده فرض می گردد. این عبارت آنقدر مظلومانه سلاخی شده است که دیگر کاربرد اصلی خود را ندارد و تبدیل به یک ابزار برای تخریب مخالفین گشته است.
تفکر و سواد رسانه ای را باید شامل تکنیک هایی دانست که مخاطب بتواند صحت آنچه که می شنود را متوجه شود با فرض اینکه می دانیم «رسانه ی بیطرف وجود ندارد». همانطور که در بخش ماهیت رسانه و رفتار رسانه خواهید دید، همیشه رسانه ها قصد دارند که افکار عمومی را در جهت اهداف خود هدایت کنند پس بهترین تعریف از سواد رسانه ای این است که بپذیریم «هیچ رسانه ای حقیقت را بیطرفانه نمی گوید» و این خلاصه ی تفکر و رفتار رسانه ای است.
اما در هر حالت، انسان نیاز دارد که اخبار پیرامون و موثر بر زیست خود را کسب کند تا از مخاطرات مختلف در امان باشد. اینجاست که باید سعی کند از میان گفتار همین رسانه های مغرض، حقیقت را یافته و با توجه به نیاز خود استنتاج نماید. برای این منظور راهی وجود ندارد جز شناخت تکنیک های مهندسی خبر. در ادامه ی این گفتار سعی شده مهمترین تکنیک های مهندسی خبر بیان گردد تا مخاطبین بتوانند از میان انبوه اخبار هدفمند، آنچه که نیاز به دانستن دارند را استخراج کنند. درواقع هیچ راهی برای کسب سواد رسانه ای وجود ندارد مگر شناخت تکنیک های رسانه.