نرخ تبدیل یا conversion rate
این تعریف از جنبههای مختلفی اهمیت دارد که یکی از آنها SEO است. فرض کنید مغازهای شروع به تبلیغات میکند ولی مشتریان او افزایش نمییابد و این نشان می دهد که ایرادی در تبلیغات وجود داشته است. و یا مشتریان به مغازه میآیند اما خرید نمی کنند و این نیز نشان می دهد که ایرادی در نحوه فروش وجود داشته است. در این حالتها میگویند که نرخ تبدیل تبلیغات به ورود مشتری پایین بوده و یا نرخ تبدیل ورود مشتری به خریدار پایین بوده است.
در فضای وب نیز نرخ تبدیل یا conversion rate به همین معنی است مثلا تعداد دفعات نمایش در نتایج گوگل نسبت به کلیک بر روی سایت ما که این موضوع به گوگل نشان می دهد سایت ما چقدر برای مخاطبین جذاب بوده است. هرچه این نرخ تبدیل (نمایش به کلیک) بیشتر باشد، گوگل میفهمد که سایت ما برای مشتریان جذاب است و رتبه آنرا ارتقا میدهد. اما نرخ تبدیل در مراحل دیگر نیز وجود دارد مثلا گوگل میسنجد که بعد از ورود مخاطب به سایت ما، او چند ثانیه در سایت ما مانده و سپس خارج شده است پس هرچه زمان ماندگاری کاربر در سایت ما بیشتر باشد، گوگل می فهمد که سایت ما برای مشتری جذاب تر بود و رتبه آنرا ارتقا یا کاهش می دهد. اینجاست که ضرورت طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری در SEO مشخص می گردد.
غیر از موارد فوق، نرخ تبدیل می تواند برای یک کسب و کار نیز مهم باشد مثلا میزان ورود به سایت نسبت به میزان خرید (که عملا برای گوگل اهمیتی ندارد ولی برای یک کسب و کار مهم است). بر اساس این نرخ تبدیل، مدیران سایت بر مبنای آنالیزهای مختلف سعی میکنند عوامل موثر را شناخته و آنها را به شکلی تغییر دهند تا فروش و سوددهی یک سایت رشد کند). این عوامل عموما شامل استراتژی های بازاریابی و برندینگ خصوصا متقاعدسازی مشتری است که چون مرتبط با SEO نیست در این گفتار بیان نمی شود اما برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به بخش مقالات مدیریت فروش مراجعه فرمایید).
بر اساس نظریات: گارسیا-مولینا، کوچر براون، موری، گودمن.